Category: تجربه خشونت

  • بکارت ابزاری برای کنترل زنان

    خشونت بس: اولین بار که با کلمه بکارت آشنا شدم ۱۰ یا ۱۱ ساله بودم. تابستان بود و مدرسه‌ها تعطیل. و من به کلاس ژیمناستیک می‌رفتم. یکی از زن‌های فامیل به‌شدت مادرم را برای ثبت‌نام من در این کلاس سرزنش کرد به خاطر این‌که بر این باور بود که تمرینات این ورزش چون خیلی بالا پایین پریدن دارد و سنگین… ادامه مطلب "بکارت ابزاری برای کنترل زنان"

  • قربانیان خاموشِ بدبینی

    خشونت بس: از آن شب چند سال گذشته اما هروقت با قطار سفر می‌کنم چهره‌اش را به یاد می‌آورم. زنی با صورتی رنگ‌پریده و چشمانی پر از ترس… برای راحتی و امنیت همیشه در سفرهایی که با قطار انجام می‌دهم بلیت ویژه کوپه خواهران را تهیه می‌کنم. آن شب هم همین‌طور. وقتی در کوپه را باز کردم ۵ خانم قبل… ادامه مطلب "قربانیان خاموشِ بدبینی"

  • روایت مادر ایرانی و کودکان بی شناسنامه

    خشونت بس: طرح اعطای تابعیت به فرزندانی که دارای مادر ایرانی و پدر خارجی هستند در مجلس تصویب نشد. اما عدم تصویب این طرح نمی‌تواند چشم ما را بر روی یک‌میلیون انسانی که در ایران به دنیا آمده‌اند و مادر ایرانی دارند اما بی شناسنامه و تابعیت هستند ببندد. دو روایت پیش رو، رنج نامه یک مادر ایرانی و دختر… ادامه مطلب "روایت مادر ایرانی و کودکان بی شناسنامه"

  • این حرف‌ها فقط شوخیه

    خشونت بس: «این حرف‌ها فقط شوخیه… تو زیادی حساسی. چرا بین حرف جدی و شوخی نمی‌تونی تفاوت قایل بشی. این حرف‌ها و شوخی‌ها برای اینه که کمی خستگی‌مون در بره وگرنه کسی منظوری نداره که…». این‌ها حرف‌هایی بود که برخی از دوستانم سر کلاس حسابداری به من گفتند. وقتی به استاد اعتراض کردم که چرا لابه‌لای تدریسش شوخی‌های جنسیتی ضد… ادامه مطلب "این حرف‌ها فقط شوخیه"

  • فهمیدم کتک‌کاری کار آدم‌های ضعیف و ترسوست

    خشونت بس: سینای 17 ساله به مدت یک ماه در کلاس‌های گروهی مهارت‌های زندگی شرکت کرده و از تاثیر این کلاس‌ها می‌گوید: شرکت در کلاس مهارت‌های زندگی برای من یک خوبی داشت و آن این بود که یاد گرفتم به مسائل و مشکلاتی که برایم پیش می‌آید طور دیگری نگاه کنم. من مهاجر افغان هستم و در حال حاضر در… ادامه مطلب "فهمیدم کتک‌کاری کار آدم‌های ضعیف و ترسوست"

  • حالم خوب است

    خشونت بس: دبیرستان تیزهوشان درس می‌خواندم و آینده‌ای درخشان برای خودم تصور می‌کردم. استعداد ریاضی‌ام خوب بود و می‌خواستم مهندس عمران شوم. در خانواده‌ای که رشته پزشکی و پزشک شدن باعث افتخار بود، در رشته ریاضی درس خواندن و علاقه به مهندس شدن کاری خارق عادت و عجیب بود. مادرم همیشه به من می‌گفت تو که باهوش و استعدادی چرا… ادامه مطلب "حالم خوب است"

  • یاد گرفتم چطور خشمم را کنترل کنم

    خشونت بس: بیشتر افراد در کنترل هیجانات منفی خود دچار مشکل می‌شوند و در ابراز این دسته از احساسات و هیجانات است که مشکلات جدی بروز پیدا می‌کند. خشم نیز یکی از این هیجانات است. آموزش صحیح می‌تواند به همه انسان‌ها اعم از مرد و زن کمک کند تا بتوانند به‌درستی احساسات خود را کنترل کرده و در مسیری سازنده… ادامه مطلب "یاد گرفتم چطور خشمم را کنترل کنم"

  • مَیرَم

    خشونت بس: لی‌لا یکی از زنان سخت‌کوش و توانمندِ هرمزگان است. او محققی خودآموخته است، بسیار خوانده است و بسیار تجربه دارد. با آنکه زندگی پر از فراز و نشیبش به او فرصت تحصیلات آکادمیک را نداده اما در عمل و تجربه توانسته است هر آنچه را که لازم داشته در این راه کسب کند. با اهمیت‌ترین بخش کارهایش، تحقیقات… ادامه مطلب "مَیرَم"

  • صدای ریحانه

    خشونت بس: ریحانه یکی از دختران افغانستانی است که در یک مدرسه خودگردان مهاجران افعانستانی درس می‌خواند. ذهنش می‌بایست درگیر بازی‌های کودکانه باشد اما در خانه‌ای پر از خشونت گرفتار است و نمی‌داند با مسئله‌ای که با آن روبه‌روست چگونه برخورد کند. او با همه کودکی‌اش سراغ افرادی رفته که فکر می‌کرده می‌توانند به او کمک کنند. بااین‌وجود به نظر… ادامه مطلب "صدای ریحانه"

  • برای داشتن فرصت شغلی باید بچه دار شوید!

    خشونت بس: یک روز سرد و بارانی پاییزی برای مصاحبه کاری به یکی از دانشگاه‌های استان مازندران رفتم. وارد حیاط دانشکده شدم و آدرس دفتر رییس را پرسیدم. پالتوم از شدت باران خیس خیس شده بود و دستانم از شدت سرما سرخ و یخ‌زده بود. بعد از راهنمایی نگهبان وارد دفتر منشی رییس دانشکده شدم. منشی برگه‌ای را به من… ادامه مطلب "برای داشتن فرصت شغلی باید بچه دار شوید!"