ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان- بخش چهارم

خشونت بس: پیش از این بخش اول (حروف الف-ب-پ-ت)، بخش دوم (حروف ج-ح-خ-د) و بخش سوم (حروف ر-ز-س-ش) ماخذشناسی مقالات علمی در رابطه با خشونت علیه زنان،  منتشر شد. در ادامه بخش چهارم این ماخذشناسی آمده است.

ص

  • صابریان، معصومه؛ آتش نفس، الهه و بهنام، بهناز (1383). بررسی میزان شیوع خشونت خانگی در زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان سمنان (1382). کومش،6(2)، 115-122

چکیده:

سابقه و هدف: خشونت خانگی رایج‌ترین شکل خشونت علیه زنان است که تاثیر منفی بر سایر اولویت‌های بهداشتی مهم نظیر سلامت مادران، تنظیم خانواده، پیش‌گیری از بیماری‌ها و بهداشت روان دارد. این تحقیق با هدف تعیین میزان شیوع خشونت خانگی در زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی–درمانی شهرستان سمنان انجام گردید.

مواد و روش‌ها: تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی است. حجم نمونه،600 نفر و ابراز گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه خودایفا بود. جهت تعیین پایایی پرسش‌نامه از آزمون مجدد استفاده شد. اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار اس پی اس اس و با محاسبه میانگین، انحراف معیار، فراوانی مطلق و نسبی و آزمون‌های کای – دو، ضریب همبستگی پیرسون، تای – کندال و اسپیرمن مورد پردازش قرار گرفت.

یافته‌ها: خشونت فیزیکی با بیش‌ترین درصد (6/18%) در زنان سمنان و شهمیرزاد، خشونت عاطفی با 7/63% و خشونت کلامی با 3/43% در زنان سمنان و خشونت مالی با 72% در زنان سرخه مشاهده گردید. بیش‌ترین (4/14%) آسیب ناشی از خشونت فیزیکی، کبودی سر و صورت بوده است. 8/15% از نمونه‌ها اظهار نمودند که به ‌دنبال خشونت، به متخصص اعصاب و روان مراجعه نموده‌اند. در رابطه با تصمیم شغلی پس از وقوع خشونت نیز 3/33% نمونه‌های شاغل، از مرخصی بدون حقوق استفاده کرده‌اند. ارتباط معنی‌دار بین خشونت مالی با سطح تحصیلات زنان (0.003P=)، تحصیلات همسر (0.000P=)، شغل همسر (0.005P=) و سن ازدواج زنان (0.003P=)؛ هم‌چنین بین خشونت فیزیکی و تحصیلات زنان (0.000P=)، سن ازدواج زنان (0.000P=)، تعداد فرزندان (0.000P=)، تحصیلات همسر (0.037P=)، شغل همسر (0.021P=) و اعتیاد همسر (0.000P=) مشاهده شد. در سایر موارد ارتباط معنی‌دار دیده نشد.

نتیجه‌گیری: تحصیلات پایین، بی‌کاری و مشکلات اقتصادی شوهر عامل بروز بیش‌تر موارد خشونت مالی، کلامی و فیزیکی بوده است. هم‌چنین عواملی مانند دوری از خانواده، انزوای اجتماعی و کمبود ارتباط با دوستان و خانواده و در نتیجه کاهش بهره‌مندی از حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی این افراد می‌تواند از عوامل مستعد کننده بروز خشونت در خانواده باشد. افزایش میزان خشونت مالی و فیزیکی در افرادی که در سنین پایین ازدواج نموده‌اند، ناشی از بی‌تجربگی زوجین و عدم آگاهی از حقوق طرفین است. هم‌چنین شیوع خشونت در افرادی که بیش از 7 فرزند دارند، ناشی از فشار مالی بر خانواده است. کنترل فقر و بی‌کاری، آموزش و آگاه نمودن جوانان قبل از ازدواج در مورد حقوق طرفین و به‌ویژه زنان می‌توانند در کاهش بروز خشونت در خانواده مؤثر باشند.

نسخه پی دی اف مقاله

  • صابریان، معصومه؛ آتش نفس، الهه؛ بهنام، بهناز و حقیقت، شهلا (1383). بررسی عوامل موثر در بروز خشونت خانگی و روش‌های مقابله با آن از دیدگاه زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهرستان سمنان در سال 1382. مجله علمی پزشکی قانونی،10(33)، 34-30.

چکیده:

زمینه: در اکثر جوامع خشونت علیه زنان با علل متعدد وجود دارد و زنان راهکارهای مختلفی را جهت مقابله با آن اتخاذ می‌نمایند. این تحقیق با هدف تعیین علل و عوامل خشونت و روش‌های مقابله‌ای آن از دیدگاه زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهرستان سمنان انجام گردید.

روش‌ها: طی یک پژوهش کیفی و با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز (FGD)، دیدگاه زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان سمنان در مورد خشونت خانوادگی بررسی شد. حجم نمونه 120 نفر بود که در 12 جلسه بحث 6 تا 12 نفره شرکت نمودند. داده‌ها بر اساس اهداف مطالعه، کدگذاری و طبقه‌بندی شد و یافته‌های هر گروه از اطلاعات طبقه‌بندی شده مورد تفسیر قرار گرفت.

یافته‌ها: مهم‌ترین عوامل مستعد کننده خشونت علیه زنان در خانواده، از طرف زنان به دلیل چشم و هم‌چشمی، حاضرجوابی، عدم تمکین در روابط جنسی با شوهر، غرغر کردن و ایرادگیری بود. از طرف مردان، بیکاری، اعتیاد، دهن‌بینی و دخالت اطرافیان، خودمحوری، پیروی از الگوهای مردسالارانه، غرور و لجبازی و تعدد زوجات بود. همچنین نمونه‌ها چندین روش مقابله‌ای ذکر نمودند. مقابله‌به‌مثل، قهر به مدت طولانی، ترک منزل‌ می‌تواند جزو روش‌های مقابله‌ای غیرموثر و غیر کارآمد محسوب گردد. از سوی دیگر سکوت یکی از طرفین، صحبت و گفتگو پس از آرامش، کمک و راهنمایی خواستن از بزرگان خانواده و مراجعه به مراکز مشاوره از روش‌های مقابله‌ای موثر و کارآمد معرفی گردید.

نتیجه‌گیری: کنترل فقر و اعتیاد، مقابله با تجمل‌گرایی و تشویق فرهنگ ساده زیستی، اصلاح الگوهای مردسالارانه، توجه بیشتر به حقوق زنان و رعایت آن از طرف مردان، بالا بردن فرهنگ فردی و اجتماعی، تقویت اعتقادات مذهبی و خداترسی‌ می‌تواند در زمینه کنترل خشونت در خانواده مفید باشد.

نسخه پی دی اف مقاله

  • صادقی فسایی، سهیلا (1389). خشونت خانگی و استراتژی‌های زنان در مواجهه با آن (مطالعه‌ای کیفی). نامه علوم اجتماعی ایران،1(1)، 107-142.

چکیده:

این مطالعه که با روش کیفی انجام‌شده و‌ می‌کوشد تا تصور و راهبرد زنان نسبت به خشونت‌های خانگی را از زبان خودِ آنان بازگوید. بی‌تردید خشونت علیه زنان‌ می‌تواند به مقدار زیاد مانع تساوی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، توسعه و دسترسی به فرصت‌ها شود. خشونت علیه زنان نه یک امر شخصی یا خصوصی، بلکه یک مسئله عمومی به لحاظ اجتماعی بودن آن است. این امر ریشه در عمق رویه‌های فرهنگی و اجتماعی دارد. یعنی خصوصی تلقی کردن خشونت خانگی، تحلیل عمیق آن را دشوار‌ می‌کند. در مصاحبه‌های کیفی، زنان کاملا بر این موضوع واقف بودند که زندگی آنان به‌وسیله اشکال مختلف خشونت تهدید‌ می‌شود و بستر اجتماعی و ارزش‌هایی که در جامعه زنان را بی‌اعتبار‌ می‌سازد، به‌طور کامل مشوق خشونت علیه آن‌هاست. در این تحقیق موضوعات کلیدی مرتبط با بستر و زمینه‌ای که خشونت در آن اتفاق‌ می‌افتد و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی بررسی‌ می‌شود. این تحقیق اگرچه اطلاعاتی غنی درباره تجربه زیسته زنان فراهم‌ می‌آورد که در فهم ما نسبت به موضوع بسیار موثر است و چون از نمونه کوچکی به‌دست‌آمده و قابل‌تعمیم نیست، به‌ناچار محدودیت‌هایی برای تحقیق ایجاد کرده است. اما اطلاعات به‌دست‌آمده در این تحقیق با بسیاری از تحقیقات کمّی و کیفی، که در سایر کشورها انجام گرفته است، تطابق دارد.

نسخه پی دی اف مقاله

  • صالحی، شهریار و مهرعلیان، حسین‌علی (1385). بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی، درمانی شهرستان شهرکرد، سال 1382. مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، 8(2)، 77-72.

چکیده:

زمینه و هدف: خشونت خانگی در دوران بارداری تهدید جدی بر سلامت جسمی‌، ‌روانی و روحی مادر و جنین است و درنهایت تهدید جدی بر سلامت و ساختار جامعه است. هدف از این تحقیق تعیین شیوع و نوع همسرآزاری در زنان باردار مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های شهرستان شهرکرد بوده است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی – تحلیلی با نمونه‌گیری به روش در دسترس بوده که نمونه‌های این پژوهش را 1600 زن باردار مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی، درمانی شهرستان شهرکرد که دارای پرونده مراقبت بارداری بوده و به‌طور ماهانه جهت مراقبت بارداری به درمانگاه مراجعه‌ می‌نمودند تشکیل داده‌اند. اطلاعات به‌وسیله پرسشنامه که مشتمل بر دو بخش، مشخصات و متغیرهای دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد خشونت خانگی بود، به روش مصاحبه حضوری جمع‌آوری گردید و سپس داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و آزمون کای دو تجزیه‌وتحلیل شد.

یافته‌ها: شیوع همسرآزاری در کل نمونه‌های موردمطالعه برابر 67.5% و شامل همسرآزاری جسمی 34.5%، همسرآزاری روحی و روانی 51.7% و همسرآزاری جنسی 13.8% بود. همچنین آسیب‌های شدید ناشی از همسرآزاری در بعد جسمی برابر 17.44%، در بعد روحی و روانی برابر 12.56% و در بعد جنسی برابر 0.4% بود. بین خشونت خانگی با محل زندگی (شهر، روستا)، سطح تحصیلات و سن ازدواج ارتباط معنی‌دار آماری وجود نداشته، اما سطح خشونت در افرادی که طول مدت ازدواج آنان کمتر از 5 سال، اولین بار حاملگی، سطح اقتصادی پایین و شوهرانشان بیکار و اعتیاد داشتند ازنظر آماری قابل‌توجه بود (0.05>P).
نتیجه‌گیری: خشونت خانگی در زنان باردار شهرستان شهرکرد از شیوع بالایی برخوردار است که این میزان با سطح اقتصادی پایین، اعتیاد و بیکاری همسر، اولین حاملگی و طول مدت ازدواج ارتباط مستقیم دارد.

نسخه پی دی اف مقاله


 ع

  • عارفی، مرضیه (1382)، بررسی توصیفی خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه، مطالعات زنان،1(2)، 12-102.

چکیده:

تحقیق حاضر درصدد پاسخ‌گویی به سوالات است که در رابطه با خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه شکل گرفته است. جمعیت موردمطالعه‌ی این تحقیق شامل تمامی زنانی است که در فاصله‌ی زمانی فروردین 1380 تا پایان اسفند 1380 به دلیل خشونت به کلانتری‌های شماره‌ی یازده و هفده شهر ارومیه (که بالاترین میزان ارجاع را داشته) مراجعه نموده و تشکیل پرونده داده‌اند. متغیرهای موردبررسی در این مطالعه که از اطلاعات ثبت‌شده در پرونده‌ها به‌دست‌آمده شامل سن، شغل، میزان سواد، محل سکونت، نوع خشونت، نتیجه‌ی خشونت، عاملین خشونت و علت خشونت‌ است. یافته‌های این تحقیق نشان‌ می‌دهد که زنان بین سنین 17 تا 32 بیشترین خشونت را تجربه‌ می‌کنند (56 درصد) و 60 درصد زنانی که مورد خشونت مردان خود قرار‌ می‌گیرند، دارای تحصیلات ابتدایی و 25 درصد آنان بی‌سواد‌ هستند. نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان خشونت از نوع جسمی و فیزیکی است (50 درصد) و سپس خشونت روانی و مالی به ترتیب 7/25 و 2/23 درصد را نشان‌ می‌دهد. درصد بالای علت خشونت به اعتیاد مربوط‌ می‌شود و در رتبه‌ی بعدی، علت خشونت به مسائل مالی – ارثی برمی‌گردد.

نسخه پی دی اف مقاله

  • عزیزیان، رویا؛ ساروخانی، باقر و محمودی، محمود (1383). بررسی عوامل خشونت علیه زنان در مراجعه‌کنندگان به پزشکی قانونی تهران سال 1380. مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، 7، 48-37.

چکیده:

پدیده دردناک خشونت علیه زنان که در ابعاد گوناگون جسمانی و روانی در سراسر جهان سلامت جسم و جان و روان زنان را به خطر‌ می‌اندازد و حقوق انسانی آنان را مورد تجاوز قرار می‌دهد، در گسترده‌ترین نوع خود در قالب خشونت خانگی بروز‌ می‌کند. بر اساس آمارهای جهانی، وسعت مرگ‌ومیر و ناتوانی براثر خشونت در میان زنانی که در سنین باروری هستند، با مرگ‌ومیر و ناتوانی سرطان‌ها برابر و از تلفات ناشی از سوانح رانندگی و بیماری‌های عفونی بیشتر است.

این مطالعه به‌صورت مقطعی، توصیفی و تحلیلی است و برخی از اطلاعات آن به‌صورت گذشته‌نگر جمع‌آوری شده است. هدف از بررسی شناسایی علل و عوامل ایجادکننده خشونت در خانواده، به‌ویژه خشونت اعمال‌شده نسبت به زنان است. بدین منظور این پژوهش در بخش زنان سازمان پزشکی قانونی تهران انجام گرفته است. زنان موردمطالعه افرادی بودند که به دلیل صدمات و جراحات ناشی از ضرب و شتم به دست همسر خود، اقدام به شکایت نموده و از طریق دادگاه خانواده برای تشخیص میزان جراحات و دریافت گواهی طول درمان به این سازمان معرفی شده بودند.

در این مطالعه تعداد 120 زن خشونت دیده فیزیکی به‌صورت تصادفی انتخاب شدند و طی دو هفته از طریق مصاحبه با آنان و تکمیل پرسشنامه اقدام به گردآوری اطلاعات گردید. عوامل زمینه‌ساز اصلی در نزاع خانوادگی از پنج جنبه مختلف موردبررسی قرار گرفت: مشکلات اخلاقی و تربیتی (ویژگی‌های تربیتی خانوادگی فرد)، مشکلات اقتصادی، دخالت خانواده شوهر، مشکلات جنسی و اختلاف فرهنگی و طبقاتی (سطح تحصیلات و امکانات رفاهی). مصاحبه‌شوندگان در هر یک از حیطه‌های موردبررسی به ترتیب 79.2%، 54.2%، 39.2%، 13.3% و 10% را به‌عنوان مهم‌ترین عامل خشونت ذکر کردند. برخی از زنان چندین عامل را مشترکا زمینه‌ساز خشونت در خانه دانستند. عوامل فردی و خانوادگی که در این مطالعه به‌عنوان عوامل تشدیدکننده و یا مداخله موردتوجه قرار گرفتند عبارت‌اند از سن زن، تحصیلات زن و تحصیلات مرد.

نسخه پی دی اف مقاله


 غ

  • غضنفری، فیروزه (1389). رابطه بین الگوی روابط خانوادگی و خشونت خانگی علیه زنان در استان لرستان. اصول بهداشت روانی،46، 495-488.

چکیده:

مقدمه: ساختار بعضی خانواده‌ها شرایط لازم را برای به‌کارگیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم‌ می‌آورد. این تحقیق سعی دارد از دریچه نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیده خشونت علیه زنان بپردازد.

روش کار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعه شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسش‌نامه شامل سه قسمت 1- سوال‌های مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی 2- پرسش‌نامه خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسش‌نامه محقق ساخته انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل داده‌ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک‌طرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام‌به‌گام استفاده شد.

یافته‌ها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سایر اشکال آن در زنان تجربه‌ می‌شود، هم‌چنین بین خشونت و الگوهای همکاری، هم‌فکری، هم‌دلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیم‌گیری همبستگی معکوس معنی‌داری وجود دارد (0.001>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاش-گری در خانواده پدری و تصور سلطه گرایانه مرد نسبت به زن رابطه مثبت معنی‌داری موجود است (0.001>P).

نتیجه‌گیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک‌مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش‌ می‌یابد.

نسخه پی دی اف مقاله


ق

  • قهاری، شهربانو؛ پناغی، لیلی؛ عاطف وحید، محمدکاظم؛ زارعی دوست، الهام و محمدی آریا، علیرضا (1385). سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان،20، 58-63.

چکیده:

زمینه و هدف: خشونت نسبت به همسر یکی از معضلات بزرگ بهداشتی بسیاری از کشورها‌ است که پیامدهای منفی جسمانی و روانی زیادی را برای قربانیان به بار‌ می‌آورد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری‌ می‌پردازد.

روش بررسی: در این مطالعه 1186 زن به‌صورت تصادفی سیستماتیک از کلیه مناطق شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه همسرآزاری و سلامت عمومی GHQ-28 را تکمیل نمودند. اطلاعات به‌دست‌آمده از طریق نرم‌افزار آماری اس پی اس اس و با آزمون تی و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: از 1186 نمونه پژوهش 1013 (85.4 درصد) بدرفتاری عاطفی، 374(31.5 درصد) بدرفتاری جسمی، 360 (30.4 درصد) بدرفتاری جنسی و 206 (17.4 درصد) هم‌زمان هر سه نوع بدرفتاری را تجربه کردند. زنان قربانی خشونت، از وضعیت بدتر سلامت عمومی رنج‌ می‌بردند (0.05>P). به‌علاوه رابطه انواع همسرآزاری به‌عنوان متغیر پیش‌بین با هر یک از ابعاد سلامت عمومی به‌عنوان متغیر ملاک (y) که با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد، نشان داد که بین این متغیرها رابطه مثبت وجود دارد. یعنی تجربه بدرفتاری دیدن از هر نوع، پیش‌بینی کننده بروز اختلال در سلامت عمومی فرد است (0.05>P).

نتیجه‌گیری: قربانیان همسرآزاری از مشکلات سلامت عمومی بیشتری رنج‌ می‌برند. به عبارتی بین بدرفتاری دیدن و مشکلات روان‌شناختی رابطه وجود دارد و دراین‌بین قربانیان بدرفتاری جنسی و جسمی در مقایسه با قربانیان بدرفتاری عاطفی مشکلات بیشتری را تجربه کردند.

نسخه پی دی اف مقاله


نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش چهارم– حروف ص-ع-غ-ق

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش اول– حروف الف-ب-پ-ت

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش دوم-حروف ج-ح-خ-د

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش سوم– حروف ر-ز-س-ش

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش پنجم- حروف م-ن-ه-ی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *