ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان- بخش سوم

خشونت بس: پیش از این بخش اول ماخذشناسی مقالات علمی در رابطه با خشونت علیه زنان (حروف الف-ب-پ-ت) و بخش دوم آن (حروف ج-ح-خ-د) منتشر شد. در ادامه بخش سوم معرفی این مقالات آمده است.

ر

  • ربانی خوراسگانی، رسول و جوادیان، سید رضا (1386). بررسی رفتار زنان در برابر خشونت شوهر. دانشور رفتار، 14(25)، 30-19.

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتار زنان در هنگام خشونت همسر و رابطه آن با سن، تعداد فرزندان و تحصیلات زنان انجام شده است. بر این اساس تعداد 125 نفر از زنانی که به مراکز بهزیستی شهر اصفهان مراجعه‌ می‌کردند و در زندگی مورد خشونت همسر قرار گرفته بودند، به‌صورت تصادفی ساده انتخاب شده و با آنان در مورد دفعات تکرار خشونت شوهر، رفتارشان و منابعی که جهت گرفتن کمک در زمان بروز خشونت استفاده‌ می‌کردند، مصاحبه شد. تحلیل توصیفی داده‌ها نشان داد که حدود 50.4 درصد آنان در زمان بروز خشونت همسر هیچ کاری نمی‌کنند و 51.2 درصد هنگام بروز خشونت توسط شوهر از هیچ منبعی جهت کمک استفاده نمی‌کنند. برای آزمون فرضیه‌ها از آزمون مجذور خی استفاده گردید. نتایج نشان داد که نوع رفتار زنان با سن آن‌ها رابطه معناداری دارد ولی با تعداد فرزندان و تحصیلات زنان ارتباط معناداری ندارد. در پایان ضمن بحث در مورد نتایج، مشخص شد که زنان در بیش‌تر مواقع به‌طور ناخودآگاه با ایفای نقش انفعالی در برابر خشونت همسر نقش فعالی را در استحکام خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن ایفا‌ می‌کنند.

نسخه پی دی اف مقاله

  • ربیسی سرتشنیزی، امراله (1381). خشونت علیه زنان و عوامل موثر بر آن مطالعه موردی شهرستان شهرکرد. زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)،1(3)، 45-66.

چکیده:

زنان به نحوی از انحا چه در محیط خصوصی (در خانه پدر، شوهر) و چه در محیط عمومی (اجتماع) مورد خشونت قرار می‏گیرند. متاسفانه با توجه به پیامدهای جبران‌ناپذیر خشونت هم برای جوامع و هم برای زنان، این مسئله موردتوجه دولت‌ها چندان‌که باید واقع نشده است. توجه به بعد خشونت پنهان یعنی خشونتی که در خانواده‏ها وجود دارد ولی به دلایل گوناگون به مراکز قضایی و دولتی گزارش داده نمی‏شود، اولویت پژوهش انجام شده است.

این تحقیق در سال 1380 از بین زنان و مردان متاهل شهرستان شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری، 162 زوج (مرد و زن) را انتخاب نموده و خشونت را از دید آنان بررسی کرده است. متغیرهایی چون اشتغال، تحصیلات، آشنایی قبل از ازدواج، نوع ازدواج (تحمیلی، اختیاری) اقتدار مرد در خانواده، دخالت اطرافیان در طول دوران زناشویی و تفاوت سنی را آزمون نموده است. یافته‏های تحقیق نشان می‏دهد که متغیر اقتدار و سلطه مرد در خانواده، بیشترین تاثیر را در خشونت علیه زنان دارد.

نسخه پی دی اف مقاله


ز

  • زندی پور، طیبه؛ شفیعی نیا، اعظم و حسینی، فاطمه (1387). رابطه بخشش خیانت همسر و سلامت روان زنان متاهل. تازه‌ها و پژوهش‌های مشاوره،7(28)، 53-66.

چکیده:

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بخشش خیانت همسر و سلامت روان زنان متاهل‌ است. در این پژوهش از روش علمی- مقایسه‌ای (تطبیقی) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه زنان مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره بوده و نمونه شامل 57 نفر از این زنان که با مشکل خیانت مراجعه کرده بودند،‌ است. در این پژوهش جهت سنجش سطح سلامت روان از پرسشنامه بخشش خیانت همسر، ساخته‌شده توسط گوردن و باکوم (2003)، استفاده شده است. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش رابطه معناداری بین مراحل بخشش و سلامت روان نشان داد.


س

  • ساریچلو، محمدابراهیم؛ قافله باشی، سیدحسین؛ کلانتری، زهرا؛ مرادی بگلویی، محمد و جهانی‌هاشمی، حسن (1388). خشونت‌های خانگی علیه زنان و مداخله جهت پیشگیری در منطقه مینودر و کوثر قزوین. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین، 53، 19-24.

چکیده:

زمینه: خشونت‌های خانگی علیه زنان رو به افزایش است و موجب آسیب‌های روانی و اجتماعی بسیاری برای قربانیان آن‌ می‌شود.
هدف: مطالعه به‌منظور تعیین انواع و عوارض خشونت‌های خانگی علیه زنان و میزان تاثیر آموزش مهارت ارتباط، حل مسئله و مقابله با فشار روانی به زنان در کاهش آن انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مداخله‌ای بر روی 301 نفر از زنان 20 تا 50 ساله مقیم منطقه کوثر و مینو در شهر قزوین در سال‌های 86-1385 انجام شد. این افراد به روش تصادفی چندمرحله‌ای از بین مادران دانش آموزان مدارس منتخب منطقه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش‌نامه‌ای مشتمل بر خصوصیات دموگرافیک خود و همسر، 60 سوال با مقیاس لیکرت درباره انواع مصادیق خشونت علیه زنان و عوارض قربانیان خشونت، قبل و یک سال بعد از مداخله جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری تی زوج تجزیه‌وتحلیل شدند.

یافته‌ها: پس از مداخله، میانگین خشونت علیه زنان توسط همسرانشان کاهش یافته بود (از 11.51 به 8.54) که این تفاوت ازنظر آماری معنی‌دار نبود. هر یک از مصادیق خشونت به‌طور جداگانه کاهش معنی‌داری داشتند (0.05>P). ناراحتی روانی – عصبی (11%)، سقط‌جنین (4%)، کبودی دور چشم (2.66%) به ترتیب شایع‌ترین عوارض خشونت بودند. شایع‌ترین رفتار خشونت‌آمیز با زنان دادوفریاد راه انداختن (41.2%) بود و بستن دست‌وپا (0.7%) کم‌ترین میزان شیوع را داشت.
نتیجه‌گیری: زنان برای رهایی از خشونت‌های خانگی باید مهارت‌های بسیاری ازجمله مهارت‌های ارتباط با همسر و روابط بین فردی را فراگیرند. به‌علاوه، برای کاهش این نوع خشونت‌ها لازم است مردان به‌عنوان عاملین خشونت نیز مهارت ارتباط بین فردی را بیاموزند.

نسخه پی دی اف مقاله


ش

  • شعبانی، سعید؛ منصورنیا، نسرین؛ منصورنیا، محمدعلی و بحرانی، نغمه السادات (1387). بررسی عوامل موثر در همسرآزاری در زنان ارجاع شده به مرکز پزشکی قانونی کرج در سال 1384. فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی،54، 273-269.

چکیده:

سابقه و هدف: خشونت علیه زنان نوعی آسیب اجتماعی پنهان است که در همه جوامع دیده‌ می‌شود. این معضل اجتماعی خود زمینه‌ساز بروز سایر مشکلات بهداشتی و اجتماعی در قربانیان خشونت به شمار می‌رود. این مطالعه سعی دارد با بررسی موارد ارجاعی به مرکز پزشکی قانونی کرج، عوامل موثر در بروز این پدیده را شناسایی کند.

روش بررسی: در این پژوهش مورد-شاهدی برای 100 زن متاهلی که به دلیل همسرآزاری از مراجع قضایی به مرکز پزشکی قانونی کرج در سال 1384 ارجاع شده بودند و 100 زن متاهلی که به دلیل دیگری به این مرکز مراجعه و هرگز سابقه همسرآزاری نداشتند، پرسش‌نامه‌ای تکمیل گردید.

یافته‌ها: با افزایش سن زن و مرد فراوانی همسرآزاری کاهش‌ می‌یافت. بین سطح تحصیلات زنان یا مردان و همسرآزاری ارتباط معنی‌داری وجود نداشت. وجود سابقه درگیری با قانون و ارتکاب جرم در همسران زنان (0.001>P)، داشتن همسر دیگر (0.001>P)، میزان پایبندی به مسائل دینی و مذهبی مردان (0.001>P) و اعتیاد در همسران زنان (0.001>P) در بروز همسرآزاری موثر بود.

نتیجه‌گیری: سن پایین زن، اعتیاد مرد، رفاه اقتصادی پایین خانواده مرد مهم‌ترین عوامل موثر در بروز همسرآزاری به شمار‌ می‌روند. هم‌چنین نداشتن علاقه به همسر، عدم تفاهم بین زوجین، عهده داشتن سرپرستی فردی از خانواده همسر، عدم پایبندی به مسائل مذهبی همسر، تعدد زوجین، وجود خشونت علیه کودکان در خانواده و سابقه ارتکاب سایر جرایم با همسرآزاری ارتباط دارد.

نسخه پی دی اف مقاله

  • شمس اسفندآبادی، حسن؛ امامی پور، سوزان و صدرالسادات، سیدجلال الدین (1383). همسرآزاری و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل. توانبخشی، 18، 30-36.

چکیده:

هدف: رواج همسرآزاری در جوامع و تاثیرات سو آن بر سلامت جسمی و روانی زنان و درنهایت تاثیر آن بر سلامت خانواده در پژوهش‌های بسیاری نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر برسی میزان شیوع همسرآزاری روانی و جسمی و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران بود.

روش بررسی: نمونه آماری پژوهش حاضر را 1000 زن متاهل 18 تا 45 سال ساکن شهر تهران تشکیل‌ می‌داد. نمونه آماری دو گروه از زنان را شامل (800 نفر)‌ می‌شد. زنان گروه عادی و زنان شاکی که به دلیل مشکلاتی که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (200 نفر). ابزار پژوهش، پرسشنامه‌ای است که از پرسشنامه همسرآزاری موفیت و همکاران اقتباس شده بود.

یافته‌ها: یافته‌های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به ترتیب برابر با 87.9 و 47.9 درصد و برای زنان شاکی به ترتیب برابر با 99.5 و 91 درصد است. با افزایش سن زوجین و مدت‌زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش‌ می‌یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوجین (زن و شوهر) رابطه معنی‌دار معکوس دارد. هر چه تحصیلات زنان بیشتر باشد کمتر مورد آزار جسمی و روانی قرار‌ می‌گیرند. همچنین هر چه میزان تحصیلات شوهران بیشتر باشد کمتر همسران خود را مورد آزار جسمی و روانی قرار‌ می‌دهند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده‌ می‌کنند بیشتر از شوهرانی است که از الکل و مواد مخدر استفاده نمی‌کنند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که سابقه بیماری روانی دارند بیشتر از شوهرانی است که سابقه بیماری روانی ندارند. میزان همسرآزاری جسمی و روانی در زنانی که به دادگاه‌های خانواده مراجعه کرده اند بیشتر از زنان عادی است.

نتیجه‌گیری: همسرآزاری بسیار رایج است و با عوامل متعددی چون سن، میزان تحصیلات، اعتیاد شوهر به مواد مخدر، استفاده از الکل و سابقه بیماری روانی وی در رابطه است. تصویب قانونی جامع برای مقابله با همسرآزاری و افزایش آگاهی عمومی درباره همسرآزاری با استفاده از رسانه‌های جمعی‌ می‌تواند در کاهش میزان همسرآزاری موثر واقع شود.

نسخه پی دی اف مقاله

  • شمس اسفندآبادی، حسن؛ صدرالسادات، سید جلال‌الدین و امامی پور، سوزان (1385). همسرآزاری و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران. فصلنامه روانشناسی دانشگاه تبریز،1(1)، 99-122.

چکیده:

منظور بررسی میزان شیوع همسرآزاری روانی و جسمی و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران، 1000 زن متاهل 18 تا 45 سال در دو گروه زنان عادی (800 =n) و زنان شاکی که به دلیل مشکلاتی که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (200=n) به پرسشنامه اقتباس‌شده از پرسشنامه موفیت و همکاران (1997)، پاسخ دادند. یافته‌های حاصل از پژوهش نشان داد که: میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به ترتیب برابر با 87.9 و 47.9 درصد و برای زنان شاکی به ترتیب برابر با 99.5 و 91 درصد است. با افزایش سن زوج‌ها و مدت‌زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش‌ می‌یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوج‌ها (زن و شوهر) رابطه معنی‌دار معکوس دارد به‌طوری‌که زنان دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر به‌طور معنی‌داری کمتر از زنان دارای تحصیلات پایین‌تر مورد همسرآزاری قرار می‎گیرند و نیز همسر‎آزاری در مردان بی‌سواد و یا دارای تحصیلات پایین‌تر از دیپلم به‌طور معنی‌داری بالاتر از مردانی است که دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر هستند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده‌ می‌کنند بیشتر از شوهرانی است که از الکل یا مواد مخدر استفاده نمی‌کنند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که سابقه بیماری روانی دارند بیشتر از شوهران سالم است. میزان همسرآزاری جسمی و روانی در زنانی که به دادگاه‌های خانواده مراجعه کرده‎اند بیشتر از زنان عادی است.

نسخه پی دی اف مقاله


نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش سوم– حروف ر-ز-س-ش

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش اول– حروف الف-ب-پ-ت

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش دوم-حروف ج-ح-خ-د

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش چهارم– حروف ص-ع-غ-ق

نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش پنجم- حروف م-ن-ه-ی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *