به شریکش «فرصتی دیگر» داد، و این اتفاق افتاد
او به شریکش «یک فرصت دیگر، برای آخرین بار» داد، اما اکنون با به اشتراک گذاشتن داستان خود، در تلاش است دیگر زنان را از همان اشتباه بازدارد.
توسط modir در
او به شریکش «یک فرصت دیگر، برای آخرین بار» داد، اما اکنون با به اشتراک گذاشتن داستان خود، در تلاش است دیگر زنان را از همان اشتباه بازدارد.
توسط modir در
هنگامی که در رابطهای پر از خشونت قرار میگیری، بیرون آمدن کار سادهای نیست؛ تهدیدهای خشونتگر، ترس از آنچه بعد از این رابطه بر سرت میآید و عادت به رابطهای عجیب. گفتوگوی پیش رو حکایت از همین تکاپو دارد.
توسط modir در
خشونت بس: هنگامی که صحبت از خشونت خانوادگی میشود، مُد معمولا اولین چیزی نیست که به ذهن میرسد، اما یک خانم خردهفروش در سپرینگ فیلد با نام اوگنا فالااو توپو[1] نشان داده که مد هم، راه موفقی برای صحبت از این موضوع است. خانم توپو صاحب یک خردهفروشی با نام شکوفه[2] است که در آن از مواد بازیافتی، پدیدههای مد… ادامه مطلب "داستانهای پیروزی بر خشونت به ترویج آگاهی کمک میکنند"
توسط modir در
بسیاری از زنان قربانی خشونت خانگی، به دلایلی که ذکر شد وقوع خشونت را گزارش نمیکنند. بنابراین مبارزه با دیدگاهی که خشونتهای خانگی را از دیگر جرایم خشونتبار از لحاظ درجه اهمیت متمایز میکند، امری ضروری است. باید دیدگاه رایج عرفی که جرایم واقع در حوزه خانگی را مسئلهای خصوصی میداند به چالش کشید.
توسط modir در
خشونت بس: زهرا ۱۳ سال داشت و در یکی از روستاهای گیلان و در خانوادهای پرجمعیت زندگی میکرد زندگی میکرد. او ۶ خواهر و یک برادر داشت. خواهر بزرگ او در کرج زندگی میکرد. یک بار زهرا همراه خواهرش به کرج آمد و چند وقتی را در کرج ماند. همسایهی خواهر زهرا هم شمالی بود و با هم دوست بودند.… ادامه مطلب "زهرا فقط ۱۳ سال داشت…"
توسط modir در
در مواردی که متجاوز برادر قربانی است، خانواده عموما در مقابل افشای تجاوز مقاومت میکند. همچنین زمانی که تنها مردان، ستون اصلی و نانآوران خانواده قلمداد میشوند
توسط modir در
خشونت بس: دو سه روزی بود که حال نداشتم. خسته از فشار کار و بی حوصلگیهای زندگی، گفتم یکروز بمونم توی خونه تا استراحت کنم بلکه انرژی خوبی به دست بیارم. ساعت حدود ۱۱ بود که دیدم صدای مهیبی از طبقه بالا اومد. فکر کردم چیزی افتاد و به روی خودم نیاوردم. بعد از چند دقیقه دیدم صدای مهیب همینطور… ادامه مطلب "تا کسی کمک نخواد پلیس دخالت نمیکنه"
توسط modir در
خشونت بس: زندگی هر یک از ما داستانی است. داستانی پر از فراز و نشیب. زنانی که در جامعهای سرشار از تبعیض زندگی میکنند، داستانهای تلخ و شیرینی دارند، که هریک به نوبه خود دارای ارزش و اهمیت است. گاهی ما هنگام صحبت با دوستان و بستگان داستان انسانهایی را میشنویم، که خود، نوعی آسیبشناسی است. داستان زندگی زنان، اهمیت… ادامه مطلب "صدای زهرا؛ این یک داستان واقعی است"
توسط modir در
مدتی طول کشید تا تصمیم بگیرم با کسی در میان بگذارم. اولش چون ترسیده بودم نمیدانستم باید به کسی بگویم یا نه. و مدام فکر میکردم دیگر تکرار نمیشود. به عبارت دیگر دوست داشتم دیگر تکرار نشود، چون سختم بود به کسی بگویم.
توسط modir در
بیشتر احساس عدم امنیت من نسبت به پسرهایم است. چند بار به همسرم گفتم بخشی از خانه را به نام من کن چون برای خرید خانه از درآمد من هم استفاده شد اما رویش نمیشود که این کار را بکند. اولها خیلی برایم مهم نبود اما دو سه سال است که برایم مهم است. رفتار پسرهایم موجب شده این ترس را داشته باشم.