ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان- بخش پنجم
خشونت بس: پیش از این بخش اول (حروف الف-ب-پ-ت)، بخش دوم (حروف ج-ح-خ-د)، بخش سوم (حروف ر-ز-س-ش)، بخش چهارم (حروف ص-ع-غ-ق) ماخذشناسی مقالات علمی در رابطه با خشونت علیه زنان، منتشر شد. در ادامه بخش پنجم این ماخذشناسی آمده است.
م
- محمدخانی، پروانه؛ رضایی دوگاهه، ابراهیم؛ محمدی، محمدرضا و آزادمهر، هدیه (1385). شیوع الگوی خشونت خانوادگی، ارتکاب یا تجربه آن در مردان و زنان. رفاه اجتماعی،5(21)، 205-224.
چکیده:
طرح مسئله: این پژوهش با هدف برآورد نرخ شیوع خشونت خانوادگی و الگوی رایج آن، همچنین محاسبه درجه زمان خشونت بهصورت دوجانبه یعنی ارتکاب و یا تجربه خشونت انجام یافت.
روش: پژوهش از نوع طرح پژوهشی زمینهیابی مقطعی است و جمعیت نمونه با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از 23 ناحیه شهرداری تهران در 4 بخش شمالی، جنوبی، شرق و غرب، مناطق 2، 5، 12 و 18 بهصورت تصادفی 460 زن و مرد (زوج) انتخابشده است. دادههای پژوهشی از طریق مقیاس تاکتیکهای تعارضی، پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی عوامل اجتماعی و اقتصادی زمینهساز خشونت جمعآوری شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد، مردان بیشتر از زنان مرتکب خشونت میشوند و درعینحال زنان بیشتر قربانی خشونت بودند. از سوی دیگر زمان خشونت که با میانگین دفعات بروز خشونت اندازه گرفته شد در مردان بیشتر بود.
نتایج: بهرغم اینکه مردان بیشتر مرتکب خشونت میشوند، چرخه خشونت در روابط زوجها انکارناپذیر است. همچنین خشونت در یک بافت اجتماعی – اقتصادی خاص رخ میدهد.
- محمدخانی، پروانه و آزادمهر، هدیه (1386). آسیبشناسی روانی و مشکلات شخصی – ارتباطی زنان قربانی خشونت خانوادگی. رفاه اجتماعی، 7(27)، 28-9.
چکیده:
طرح مسئله: با توجه به آثار و عواقب بسیاری که برای خشونت خانوادگی شناختهشده، این پژوهش به شناسایی آسیبشناسی روانی و مشکلات شخصی – ارتباطی زنان قربانی خشونت پرداخته است.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات زمینهیابی بود که با روش مقطعی انجام شد. تعداد 230 زن متاهل از مناطق 2 و 5 و 12 و 18 شهر تهران در مطالعه شرکت نمودند و دادههای پژوهش با استفاده از مقیاس تاکتیکهای تعارضی و فهرست علایم تجدیدنظر شده 90 آیتمی جمعآوری شد.
یافتهها: قربانیان عمدتا در خرده مقیاسهای مربوط به نشانگان خشم، نشانگان شخصت مرزی، سابقه بزهکاری، تعارض، نشانگان افسردگی، سابقه خشونت جنسی، اسنادهای منفی، تعهد ارتباطی، آشفتگی ارتباطی، یکپارچگی ارتباطی، یکپارچگی اجتماعی و بالاخره سو مصرف مواد از خرده مقیاسهای پرسشنامه مشکلات شخصی – ارتباطی بر اساس خرده مقیاسهای فهرست علایم تجدیدنظر شده 90 آیتمی بهطور معناداری در علایم جسمانی کردن، حساسیت بین فردی، افسردگی، افکار پارانوییدی و بالاخره شاخص کل علایم مثبت با گروه غیر قربانی تفاوت داشتند.
نتایج: خشونت خانوادگی با آسیبهای روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی عمده در زنان قربانی خشونت همراه است؛ برخی از این مختصات را میتوان زمینهساز مورد خشونت واقعشدن و برخی را پیامد آن تلقی نمود.
- معزی، معصومه؛ اعظمی، مهران؛ شاکری، مصطفی و پورحیدر، بهروز (1387). همسرآزاری و ارتباط آن با سلامت روان زنان – استان چهارمحال و بختیاری – مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 16(1)، 20-25.
چکیده:
مقدمه: خشونت علیه زنان از مشکلات عمده بهداشتی و حقوقی انسانها محسوب میگردد و به هر رفتار خشنی اطلاق میگردد که وابسته به جنسیت بوده و به آسیب جسمی، جنسی، روانی و یا رنج زنان منجر شود. جایگاه ضعیف اقتصادی و اجتماعی زنان در اکثر جوامع همراه با باورهای غلط فرهنگی – مذهبی، ترس از آبرو و گاه نبود قوانین محکم موجب گردیده تا رایجترین نوع خشونت علیه زنان، خشونت خانگی باشد که توسط همسران اعمال میگردد. نتایج پژوهشها در کشورهایی که مطالعات معتبر و در مقیاس وسیع صورت گرفته نشان میدهد که؛ 70-20 درصد زنان توسط شرکای جنسی خود مورد آزار قرار گرفتهاند. پدیده همسرآزاری منجر به پیامدها و عوارض گوناگون جسمانی و روانی در زن آسیبدیده میگردد. این مطالعه با هدف بررسی میزان اختلالات روانی در زنان تحت خشونت همسر انجام گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی است که بر روی 380 زن ارجاع شده به پزشکی قانونی استان به علت همسرآزاری بهعنوان گروه مورد و 38 نفر از زنان مراجعهکننده به پزشکی قانونی استان به دلایل غیر از خشونت بهعنوان گروه شاهد صورت گرفت. ابزار سنجش فرم تجدیدنظر شده فهرست علایم 90 سوالی بود که میزان شدت نشانهها و شکایات معمولی روانی در ابعاد 9 گانه شکایت جسمانی، وسواس، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانویید و روانپریشی را ارزیابی مینماید و از پایایی و روایی مناسب برخوردار است. دادهها از طریق نرمافزار SPSS 11 و با استفاده از روشهای آماری توصیفی، آزمون t مستقل، مجذور کای و تحلیل واریانس تجزیهوتحلیل شد.
یافتههای پژوهش: میانگین سنی موارد پژوهش در گروه مورد 28.4±5.8 و در گروه شاهد 27.9±9.5 بود. 60 درصد افراد گروه مورد و 55.8 درصد گروه شاهد روستایی و بقیه را زنان شهری تشکیل میدادند. 51 درصد از گروه مورد دارای سطح تحصیل پایینتر از دیپلم بودند. نتایج حاصل از پرسشنامه SCL-90-R نشان داد که نمره آزمودنیهای گروه مورد در ابعاد شکایات جسمانی، افسردگی و وسواس بیش از نقطه برش (2) بوده و نیاز به درمان داشتند. مقایسه بین گروه مورد و گروه شاهد نشان داد که اختلافی معنیدار بین 3 بعد شکایات جسمانی (0.01P=)، افسردگی (0.008P=) و پرخاشگری (0.037P=) وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری: پژوهش اخیر نشانگر پیامدهای روانی همسرآزاری و خشونت علیه زنان بوده و تاییدی بر آسیب به سلامت روان زنان بر اثر خشونت است. اختلال در سلامت روان زنان علاوه بر تحمیل هزینههای گزاف مراقبتی و دارویی بر جامعه، زندگی خانوادگی و تربیت فرزندان را دچار مشکل میسازد. بنابراین کوشش در پیشگیری از خشونت علیه زنان در سطح جامعه راهی برای حفظ سلامت روان آنان است.
- معظمی، شهلا (1383). حمایت از زنان در برابر خشونتهای خانگی. رفاه اجتماعی،3(13)، 223-250.
چکیده:
بدرفتاری با زنان در محیط خانواده، در همه کشورهای جهان مسالهای کاملا رایج و دارای عواقب و نتایج وخیمی است. اگرچه خشونت علیه زنان در خانواده از قدیمالایام وجود داشته اما تنها چند سالی است که کشورهای مختلف جهان آن را بهعنوان مسئله مهمی تلقی کرده و به اقداماتی بهمنظور رسیدگی به وضعیت بغرنج زنان قربانی سوء رفتار دست زدهاند. اگرچه در آمارهای رسمی به آمارهای خشونت علیه زنان در ایران اشارهای نشده است اما پژوهشها نشان میدهد که هر بار که مطالعات یا تحقیقاتی در این مورد انجام میپذیرد، دامنه وسیعی از خشونت مشاهده میشود. هر چه جامعه فقیرتر، سنتیتر و ازنظر سطح فرهنگی پایینتر باشد، فراوانی و شدت خشونت علیه زنان بیشتر و عوارض آن نیز چشمگیرتر است. خشونت علیه زنان ضربات جبرانناپذیری بر پیکر خانواده و جامعه وارد میکند و تأثیر سوء بر فرزندان بر جای میگذارد. ازاینرو برای رفع این معضل و بهمنظور مقابله با خشونتهای خانوادگی و حمایت از زنان قربانی باید اقداماتی صورت گیرد. این مقاله واکنشهایی را که در قبال این پدیده میتوان اتخاذ کرد بررسی کرده است.
- ملک افضلی، حسین؛ مهدی زاده، مرتضی؛ زمانی، احمدرضا و فرج زادگان، زیبا (1383). بررسی انواع خشونت خانوادگی نزد زنان در شهر اصفهان، سال 1382. فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، 38، 67-63.
چکیده:
سابقه و هدف: خشونت شوهران مسالهای است که حیات خانواده و جامعه را تهدید میکند. اینگونه خشونتها در همه کشورها گزارششده و موضوع اصلی کنفرانس حقوق بشر وین در سال 1997 بود که در آن ابعاد مختلف خشونت و راهکارهای عملی کاهش آن بیان شد. در این مطالعه نیز موارد مختلف خشونتهای کلامی- روانی، جنسی، اقتصادی و فیزیکی شوهران بررسی شده است.
مواد و روشها: مرحله اول این مطالعه یک کار آزمایی در عرصه است. در منطقه عملیاتی انجمن تنظیم خانواده در اصفهان، بهوسیله پرسشنامه با 815 زن شوهردار 49-15 ساله مصاحبه شد. آنالیز نتایج به کمک نرمافزار آماری SPSS و آزمون X2 انجام گرفت.
یافتهها: براساس نتایج حاصله بیشترین فراوانی انواع خشونتها مربوط به خشونت کلامی-روانی (34 تا 62 درصد) بود. خشونتهای جنسی، اقتصادی و فیزیکی در مراتب بعدی گزارش شده است (53-5 درصد).
نتیجهگیری و توصیهها: به نظر میرسد توزیع فراوانی انواع خشونتها متاثر از مرحله گذر فرهنگی اجتماعی جامعه باشد. به این معنی که شکل خشونت از فیزیکی به سایر اشکال آن در حال تغییر است. میتوان با ارتقا موقعیت و ارزشهای انسانی زنان و مشارکت آنان در آگاهسازی مردان گامی در جهت تحکیم مبانی خانواده برداشت.
- موسوی، سیدمحسن و اسحاقیان، آزاده (1383). بررسی همسرآزاری در زنان شوهردار شهرستان اصفهان در سال 1381. مجله علمی پزشکی قانونی،10(33)، 48-49.
چکیده:
زمینه: همسرآزاری عبارت است از سوء رفتار با زن که میتواند به اشکال پرخاشگری، بدرفتاری روحی ـ روانی، هتاکی، ضرب و شتم، استثمار کاری و مالی، منع روابط اجتماعی و ارتباط یا ترک ارتباط جنسی بدون رضایت باشد. عوارض همسرآزاری طیف وسیعی از آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی تا مرگ را برای زن، به همراه دارد. این مطالعه بهمنظور بررسی وضعیت همسرآزاری در شهرستان اصفهان انجام شد.
روشها: این مطالعه بهصورت مقطعی با روش نمونهگیری خوشهای از بین 495 بلوک انجام شد. بر اساس نقشه شهری اصفهان 50 بلوک انتخاب شد و در هر بلوک 8 پلاک سری موردبررسی قرار گرفت و 386 زن شوهردار با استفاده از پرسشنامه استانداردشده مورد مصاحبه قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سنی زنان 35.7 (78-15) سال بود. میانگین سن ازدواج 19.3 (44-9) سال بود. 2.4 درصد زنان غیرایرانی، 1.8 درصد مسیحی و بقیه مسلمان بودند. 7.5 درصد زنان و 6.5 درصد از شوهران آنها بیسواد بودند. شیوع مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر در بین 95 درصد زنان 0.5 درصد و در بین شوهران به ترتیب 33.7 درصد، 7.8 درصد و 5.7 درصد بود. شیوع همسرآزاری از زمان ازدواج 36.8 درصد (با فاصله اطمینان 95 درصد 41.6-32.0) و بروز آن 29.3 درصد (با فاصله اطمینان 95 درصد 33.8-24.7) بود. شایعترین زمان همسرآزاری در شب بود. انواع همسرآزاری شامل عدم توجه شوهر به زن (45 درصد)، پرخاشگری (43 درصد)، عدم احساس امنیت در خانه (15.8 درصد)، رابطه جنسی بدون تمایل (31 درصد) و با زور (18 درصد)، تهدید به منع ارتباط با خانواده (38 درصد)، هتاکی (32 درصد)، تهدید به ترک (18 درصد)، تهدید به کتک زدن (24 درصد)، تهدید به طلاق (15 درصد)، تهدید با چاقو (6 درصد)، تهدید با اسلحه (2 درصد)، تهدید به مرگ (7 درصد)، ایجاد مشکلات اقتصادی (10 درصد)، تهیه مواد غذایی (8 درصد)، مسکن (14 درصد)، لباس (14 درصد) و سابقه کتک زدن (27 درصد)، سیلی زدن (32 درصد)، چاقو زدن (3.4 درصد)، تحقیر کردن (29 درصد) بود.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای همسرآزاری توصیه میشود عوامل موثر بر ایجاد آن بررسی شود و به آموزش جامعه در خصوص آشنایی و رعایت حقوق زنان توسط شوهران، اخلاق حسنه، احترام متقابل، روابط زناشویی، مسئولیت جنسی پرداخته شود و قوانین حمایتی از زنان بازنگری و یا تدوین گردد.
- میرمحمدخانی، مجید؛ انتظارمهدی، رسول؛ احمدنژاد، الهام؛ پاکنظر، فاطمه؛ سالاری لک، شاکر؛ حمیصی، عبدالمجید و محدثی، حمیده (1389). مقایسه نابرابری در انواع خشونت خانگی علیه زنان شوهردار در استان آذربایجان غربی. مجله دانش و تندرستی، 5، 125-125.
چکیده:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر تعیین و مقایسه شاخص نابرابری برای مصادیق خشونت خانگی علیه زنان شوهردار در استان آذربایجان غربی است.
مواد و روشها: این مطالعه یک بررسی مقطعی است و نتایج آن از بررسی و تحلیل دادههای گردآوریشده در سال 1384 از طریق مصاحبه به دست آمده است. در این پژوهش تعداد 273 زن شوهردار به روش نمونهگیری خوشهای از کل 11758 خانوار تحت پوشش پایگاه تحقیقات جمعیتی شهرستان ارومیه انتخاب و با مراجعه به درب منازل آنها ازنظر مشخصات اقتصادی – اجتماعی و نیز انواع خشونتهای خانگی از طرف همسر مورد سوال قرار گرفتند. جمعیت موردمطالعه بر اساس سطح اقتصادی – اجتماعی به پنج سطح تقسیم گردید و شاخص نابرابری CI یا Concentration Index برای هریک از مصادیق خشونت موردمحاسبه قرار گرفت.
یافتهها: مقدار محاسبهشده شاخص از -0.0307 تا +0.0358 تفاوت داشت. بیشترین مقدار مثبت مربوط به سیلی زدن و بیشترین مقدار منفی مربوط به منع از حضور در محل کار است.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق روی جامعه موردمطالعه نشان میدهد که برخلاف تصور، برخی از مصادیق خشونتهای خانگی ممکن است در سطوح بالاتر اقتصادی – اجتماعی بیشتر رخ دهد و به نظر میرسد این موارد عمدتا از نوع خشونتهای غیر فیزیکی باشند.
ن
- نجفی دولتآبادی، شهلا؛ پورسعیدی، فروغ؛ محبی نوبندگانی، زینت و زاده باقری، قادر (1385). عوارض، نوع و شدت صدمات جسمی ناشی از خشونت در زنان مراجعهکننده به پزشکی قانونی شهر یاسوج. نشریه پرستاری ایران، 19(46)، 14-7.
چکیده:
زمینه و هدف: با وجود تحولات عظیم قرن بیست و یکم، هنوز هم تبعیض و سوء رفتار علیه دختران و زنان در گوشه و کنار جهان وجود دارد. این امر ریشه در فرهنگ جوامع دارد. در بسیاری از فرهنگهای دنیا، کتک زدن زنان عمل قابلپذیرش بوده و این موضوع در برخی از فرهنگها چنان نهادینهشده که تقریبا بهعنوان مشکل محسوب نمیشود. این پژوهش با هدف تعیین عوارض، نوع و شدت صدمات جسمی ناشی از خشونت در زنان مراجعهکننده به مرکز پزشکی قانونی شهر یاسوج (1383) انجام پذیرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی – مقطعی بود که در مرکز پزشکی قانونی شهر یاسوج در سال 1383 انجام گردیده است. جامعه پژوهش زنان و دخترانی بودند که طی شش ماه زمان مطالعه مورد ضربوجرح قرار گرفته بودند. نمونهگیری به روش سرشماری بوده و به مدت شش ماه، زنان و دختران مورد ضربوجرح قرار گرفته که مشتمل بر 325 نفر بودند موردبررسی قرار گرفتند. جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه و چکلیست صورت گرفت و دادهها پس از جمعآوری از طریق نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که 31.1 درصد زنان توسط همسر و 0.9 درصد توسط پدر خود مورد ضربوجرح قرار گرفته بودند. از طرفی در 61.5 درصد، نوع صدمه ایجادشده کبودی و خونمردگی بوده است. شدت صدمات ایجادشده 68.8 درصد متوسط تشخیص داده شد. مهمترین عارضه ایجادشده 55.4 درصد خونریزی از محل صدمه بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش ضربوجرح زنان در این شهر شیوع بالایی دارد و صدمات جسمی ناشی از این معضل اجتماعی میتواند مشکلات و عواقب زیادی به دنبال داشته باشد، درنتیجه لزوم ریشهیابی و توجه بیشتر به مسئله خشونت علیه زنان احساس میشود.
- نریمانی، محمد و آقامحمدیان شعرباف، حمیدرضا (1384). بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانوادههای ساکن در شهر اردبیل. اصول بهداشت روانی،7(28-27)، 107-113.
چکیده:
مقدمه: یکی از پدیدههای خانوادگی که امروزه موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است مسئله اعمال خشونت در خانوادهها است بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر دستیابی به میزان خشونت مردان علیه زنان در میان خانوادههای ساکن در شهر اردبیل و متغیرهای مرتبط با آن بوده است.
مواد و روشها: برای رسیدن به اهداف مطالعه، 400 خانواده (دارای زن و مرد) با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. با توجه به ماهیت موضوع از روش تحقیق زمینهیابی و همبستگی استفاده شده است و ابزارهای جمعآوری اطلاعات نیز شامل آزمونهای زیگموند و اسنیت برای سنجش اضطراب و افسردگی، آزمون جرات ورزی کمبریل و ریجی و آزمون 57 سوالی آیزنگ و پرسشنامه محقق ساخته بوده است.
نتایج: نتایج مطالعه نشان میدهد که خشونت روانی در 55.5 درصد، خشونت اجتماعی در 30 درصد و خشونت فیزیکی در 28.5 درصد خانوادهها وجود دارد. همچنین خشونت مردان علیه زنان با برخی متغیرهای جمعیت شناختی چون تحصیلات بانوان، طبقه اجتماعی خانواده، میزان درآمد و سواد مردان و متغیرهای روانشناختی چون اضطراب، افسردگی جرات ورزی زنان و مردان ارتباط دارد.
بحث: با توجه به نتایج مطالعه ضروری است خانوادهها با راههای کنار آمدن با چالشهای زندگی آشنا شوند تا بتوانند با کنترل خشم و اضطراب و افسردگی، آرامش را جایگزین خشونت و دیگر حالات هیجانی در خانواده نمایند.
- نوروزی، فیض اله و فولادی سپهر، سارا (1388). بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان 29-15 ساله شهر تهران و عوامل اجتماعی موثر بر آن. راهبرد، 18(53)، 159-129.
چکیده:
پژوهش حاضر از نوع تبیینی است و به بررسی احساس امنیت اجتماعی در بین زنان 29-15 ساله شهر تهران و عوامل اجتماعی موثر بر آن میپردازد. در این تحقیق، با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و نمونهگیری تصادفی ساده با 384 نفر از زنان 29-15 ساله شهر تهران مصاحبه شده است و نتایج آماری آزمونها نشان میدهد که متغیرهای احساس امنیت محل سکونت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و احساس نظم اجتماعی تاثیر مثبت و مستقیم و متغیر پایبندی مذهبی تاثیر منفی و معکوسی بر احساس امنیت اجتماعی زنان دارند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان میدهد که به ترتیب متغیرهای احساس امنیت محل سکونت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، احساس نظم اجتماعی و پایبندی مذهبی در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی زنان سهم عمدهای داشتند و مقدار تبیین بهدستآمده نیز 36 درصد است.
- نیرومند زندی، کیانوش؛ حسین زاده، مریم؛ نجفی دولتآباد، شهلا؛ علوی مجد، حمید و خاتمی زنوزیان، آزیتا (1384). بررسی نوع و شدت صدمات جسمی ناشی از ضربوجرح عمومی در زنان مراجعهکننده به مرکز پزشکی قانونی شهر تهران در سال 1382. پژوهنده، 43، 55-58.
چکیده:
سابقه و هدف: با وجود تحولات عظیم در قرن بیستم، هنوز تبعیض و سوء رفتار علیه دختران و زنان در گوشه و کنار جهان وجود دارد که میتوان پذیرفت این اعمال عمیقا ریشه در فرهنگها دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی صدمات جسمی ناشی از ضربوجرح در زنان مراجعهکننده به مرکز پزشکی قانونی شهر تهران در سال 1382 انجام گرفت.
مواد و روشها: این تحقیق به روش توصیفی و با استفاده از نمونهگیری جمعیت در دسترس بهوسیله پرسشنامه و چکلیست استاندارد مرکز فوق مربوطه بهشدت صدمات، بر روی 171 نفر از زنان و دختران 16 سال به بالا مورد ضربوجرح قرار گرفته، صورت گرفت.
یافتهها: اکثریت افراد توسط همسر خود (56%) مورد ضربوجرح و شتم قرار گرفته بودند. بیشترین محل ضربه دستوپا (45%) بوده و در اکثریت افراد صدمه ایجادشده باعث کبودی و خونمردگی (68%) شده بود. آسیبهای ایجادشده ازنظر شدت در 66% موارد براساس درجهبندی استاندارد پزشکی قانونی، متوسط بوده است. بین نوع و شدت صدمات و طول دوره درمان رابطه معنیدار آماری وجود داشت (0.001>P).
نتیجهگیری و توصیهها: عوارض متنوع ضربوجرح و صدمات جسمی میتواند سبب پایمال شدن حقوق زنان، ایجاد اختلال در ایفای نقش مادری، همسری، اجتماعی و غیبت از کار در این افراد شده و همچنین سبب افزایش بار مالی جامعه گردد که در این راستا توجه به زنان بهعنوان قشر آسیبپذیر جامعه و چارهاندیشی در این زمینه توصیه میگردد.
ه
- هاشمی نسب، لیلا (1385). بررسی شیوع، پیامدها و عوامل مرتبط با خشونت فیزیکی خانگی در زنان باردار مراجعهکننده به بخش زایمان بیمارستانهای شهر سنندج. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، 42، 41-32.
چکیده:
زمینه و هدف: خشونت خانگی یکی از مشکلات فرهنگی و بهداشتی جامعه است که شیوع آن در جوامع مختلف، متفاوت است که به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر پیامدهای بارداری اثرگذار است. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع پیامدها و عوامل همراه با خشونت فیزیکی در زنان باردار مراجعهکننده به بخش زایمان بیمارستانهای شهر سنندج است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی انجام شد. جهت انجام پژوهش تعداد 840 نفر از زنان باردار که جهت ختم بارداری به دلیل زایمان یا سقط در بیمارستانهای شهر سنندج بستری شده بودند، بهصورت تصادفی سیستماتیک بهعنوان نمونههای پژوهش انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از مصاحبه با ساختار و پروندههای زایمانی صورت گرفت. پیامدهای بارداری شامل مرده زایی، زایمان زودرس، سقط، PROM و LBW بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که 8.5% از واحدهای موردپژوهش در دوران بارداری تحت خشونت فیزیکی قرار گرفتهاند. زنانی که تحت خشونت فیزیکی قرار گرفته بودند بیشتر خانهدار (0.05>P) و دارای وضعیت اقتصادی ضعیف (0.05>P) بودند. همچنین این میزان با سطح تحصیلات پایین (0.03>P)، سابقه محکومیت کیفری، بیکاری (0.001>P)، اعتیاد به سیگار، مواد مخدر (0.001>P) و مصرف الکل (0.01>P) توسط همسر رابطه معنیدار داشت. ازدواج اجباری و حاملگی ناخواسته (0.04>P) نیز با افزایش میزان خشونت خانگی همراه بود. براساس نتایج مطالعه از بین کلیه پیامدهای بارداری، خشونت فیزیکی با سقط (0.04>P) و PROM ارتباط معنیداری داشت.
نتیجهگیری: توصیه میشود با غربالگری روتین خشونت خانگی در دوران بارداری و انجام اقدامات آموزشی، در جهت تغییر رفتار مردان، توانمندسازی زنان و اصلاح ساختارهای ناسالم فرهنگی جامعه اقدام نمود.
- هروی کریموی، مجید؛ انوشه، منیره و معماریان، ربابه (1379). بررسی تاثیر برنامه مشاوره با خانواده در پیشگیری از سوء رفتار با زنان سالمند. دانشور، 7(27)، 46-39.
چکیده:
این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی[1] است که در سال 76-1375 انجامگرفته و هدف آن تعیین میزان تاثیر برنامه مشاوره با خانواده در پیشگیری از سوء رفتار با زنان سالمند ساکن در شهر تهران بوده است.
در این مطالعه نمونهگیری بر اساس مشخصات بهموجب زمان تصادفی بوده و 30 سالمند و خانواده انتخاب شدهاند. اطلاعات قبل و بعد از برنامه مشاوره از طریق مصاحبه و مشاوره توسط پرسشنامه، چکلیست و برنامه طراحیشده مشاوره جمعآوری شده است. یافتههای پژوهش با توجه به فرضیات نشان داد که اکثر واحدهای پژوهش مواردی را که در پرسشنامه تحت عنوان غفلت، سوء رفتار روانشناختی و تجاوز به حقوق مطرح گردیده سوء رفتار میدانستند. آزمون آماری تی وابسته و ویلکاکسون نشان داد که بین میانگین نمرات ارتباط خانواده و سالمند، علایم رفتاری و شاخصهای ظاهری غفلت، غفلت، سوء رفتار روانشناختی و تجاوز به حقوق اختلاف معناداری وجود دارد (0.000>P)؛ یعنی برنامه مشاوره با خانواده در پیشگیری از سوء رفتار (غفلت، سوء رفتار روانشناختی و تجاوز به حقوق) نسبت به زنان سالمند تاثیر داشته و فرضیات پژوهش تایید گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مشکلات جسمانی سالمند، سطح تحصیلات و درآمد خانواده با سوء رفتار همبستگی معناداری وجود دارد، یعنی با افزایش مشکلات جسمانی، پایین بودن سطح تحصیلات و میزان درآمد خانواده، ابتلا به سوء رفتار در زنان سالمند افزایش مییابد.
با توجه به نتایج فوق پیشنهاد میگردد که برنامه طراحیشده مشاوره با خانواده بهعنوان یک روش درمانی برای پیشگیری از سوء رفتار در زنان سالمند به کار رود.
- هروی کریموی، مجیده؛ انوشه، منیره؛ فروغان، مهشید؛ شیخی، محمدتقی؛ حاجیزاده، ابراهیم؛ سید باقر مداح، منیرالسادات؛ محمدی، عیسی و احمدی، فضل اله (1387). تبیین دیدگاه زنان سالمند پیرامون پدیده سوء رفتار نسبت به سالمندان: یک پژوهش پدیدارشناسی. نشریه دانشکده پرستاری و مامایی،18(61)، 28-39.
چکیده:
مقدمه: سوء رفتار نسبت به سالمندان توسط اعضای خانواده یکی از اشکال خشونت خانوادگی است که بهعنوان یک مشکل بهداشت عمومی و اجتماعی در سراسر جهان شناخته شده است. هدف از این مطالعه درک ساختار اصلی پدیده سوء رفتار نسبت به سالمندان است.
مواد و روشها: این مطالعه با استفاده از پژوهش پدیدهشناسی تفسیری بنر بهمنظور تبیین دیدگاه زنان سالمند از مفهوم پدیده سوء رفتار نسبت به سالمندان در شهر تهران انجام گرفت. به این منظور 5-2 مصاحبه بدون ساختار با 10 زن سالمند 87-68 ساله صورت گرفت که در طی آن زنان سالمند تجربیات خود را در خصوص این پدیده نقل کردند. مصاحبهها ضبطشده و دادههای بهدستآمده از آن بهصورت مکتوب درآمد؛ سپس با استفاده از آنالیز مضمونی تجزیهوتحلیل انجام شد.
یافتهها: 3 تم از یافتهها استخراج شد که عبارتند از: ماهیت سوء رفتار نسبت به سالمندان، زندگی با پیامدهای سوء رفتار و رویارویی با پدیده سوء رفتار نسبت به سالمندان.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه میتواند تصویری روشن از تجربیات این گروه از سالمندان را که همگی بهنوعی در مواجهه با سوء رفتار بودهاند ارایه دهد. شناخت درک سالمندان از پدیده سوء رفتار منجر به افزایش آگاهی پرستاران از این پدیده شده و مفاهیم مهمی را در پرستاری بهویژه در پرستاری سالمندان آشکار میسازد.
ی
- یزدخواستی، بهجت و شیری، حامد (1387). ارزشهای پدرسالاری و خشونت علیه زنان. مطالعات زنان، 18، 79-55.
چکیده:
خشونت علیه زنان، محصول ارزشهای پدرسالاری و توزیع نابرابرانه جنسیتی قدرت در خانواده است و زمانی اعمال میشود که مردان تهدیدی علیه اقتدار مردانه خود و ارزشهای پدرسالاری احساس کنند. نوشتار حاضر، با هدف آزمون این فرضیه و از طریق مصاحبه عمیق با 30 نفر از زنان مراجعهکننده به «مرکز مشاوره» شهرستان آمل که مورد خشونت همسرشان قرار گرفتهاند، انجام شده است. نتایج نشان میدهد بیشتر زنان، در هنگام به چالش کشیدن رابطه رییس و مرئوسی در خانواده مورد خشونت همسرانشان قرار گرفتهاند، یعنی مردان، مقاومت زنان در برابر نگرش ابزاری به خود و نپذیرفتن محرومیت از تحصیل و اشتغال را تهدیدی برای اقتدار مردانه خود تفسیر کرده و به خشونت متوسل شدهاند. نتایج همچنین نشان میدهد که مدرنیته با تجهیز شناختی این زنان به ارزشها و منابعی مهم چون تحصیلات و اشتغال که آگاهی زنان را به نابرابری جنسیتی در خانواده افزایش داده و علاقه آنها را در بازتعریف هویت خود در جامعه مدرن به شیوهای متفاوت از هویتهای تعیینشده سنتی گسترش داده، باعث پرورش پتانسیلهای مقاومت شده است.
نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش پنجم- حروف م-ن-ه-ی
نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش اول– حروف الف-ب-پ-ت
نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش دوم-حروف ج-ح-خ-د
نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش سوم– حروف ر-ز-س-ش
نسخه پی دی اف ماخذشناسی مقالات علمی درباره خشونت علیه زنان-بخش چهارم– حروف ص-ع-غ-ق
[1] pre-Experimental design