در جوامعی که خانه امن وجود دارد، زنان اعتماد به نفس بیشتری دارند
خشونت بس: خانههای امن زنان، مکانهایی هستند که به زنانی که تحت خشونتهای خانوادگی قرار گرفتهاند، کمک و مشاوره ارائه میدهند و علاوه بر آن، مکانی امن را در اختیارشان میگذارند. در آلمان 400 خانه زنان وجود دارد.
پیش از این با منیژه مرعشی، مشاور آپنا غار (یکی از خانههای زنان در شیکاگو) و هما مرادی، مددکار یکی از خانههای مستقل زنان در کلن، درباره تجربهی فعالیتشان در این خانهها گفتوگو کردیم. این بار نیز با اقدس شعبانی، مشاور دو خانه زنان در هانوفر به گفتوگو نشستیم تا از تجربه او در زمینه فعالیت در خانه زنان و عملکرد خانههای زنان در آلمان بهرهمند شویم. اقدس شعبانی، فعال جنبش مستقل زنان، 17 سال از 31 سالی که در آلمان زندگی کرده را به عنوان مشاور در دو خانه زنان در هانوفر فعالیت داشته است.
از چه زمانی به کار در زمینهی خشونت خانوادگی علاقهمند شدید و خواستید در یک خانه امن کار کنید؟ چند سال است کار میکنید و چه مسئولیتی در این خانه دارید؟
من در مجموع حدود ۱۷ سال است که در دو خانه زنان در آلمان مشغول به کار هستم. از آنجایی که پروژهی خانه زنان در آلمان همچنان کاری سیاسی و تا حدودی هنوز پروژهای محسوب میشود و در واقع دستاوردی سیاسی برای جنبش زنان است، طبیعتا مرا به عنوان زن فمینیست ایرانی جذب کرده است. من به عنوان مددکار و مشاور کار میکنم.
خانهای که شما در آن کار میکنید از چه سالی فعال است، تحت نظر چه نهادی کار میکند و در کجا قرار دارد؟
به طور کلی در شهر هانوفر در شمال آلمان، سه خانه زنان وجود دارد. خانهای که به مدت ۱۰ سال در آن کار کردهام، تحت پوشش سازمانی قرار دارد که در آلمان به آن آربایتروهلفارت (Arbeiterwohlfahrt) گفته میشود. این سازمان مجموعهای است غیروابسته به احزاب یا مذهب خاصی، که هدفش کمکرسانی در عرصههای اجتماعی (زنان، جوانان، بیکاران، سالمندان و…)، بهداشت و ایجاد مراکز مشاوره برای مشکلات مختلف در زندگی انسانها و خانههای زنان، خوابگاههایی برای جوانان، کودکان، بیخانمانان، سالمندان و… است. این سازمان، علاوه بر اعضا و همکارانی که در آن استخدام هستند، تعداد وسیعی از همکاران زن و مردی را پوشش میدهد که به صورت افتخاری در آن کار میکنند.
خانهای که فعلا در آن کار میکنم تحت پوشش انجمنی غیرانتفاعی است که نام آن انجمن برای حمایت از زنان و کودکان مورد خشونت خانگی است. انجمن و خانه زنان روی مشکلات کودکان هم خیلی تأکید دارد و به همین خاطر از سازمانهای مختلف دولتی حمایتهای خاصی دریافت میکند. انجمنِ پوشش دهندهی خانه زنان، حمایتهای مالی خود را از دولت و از منابع خصوصی نیز دریافت میکند. اعضای شورای مدیریتِ این انجمن که افتخاری و داوطلبانه انجمن را هدایت میکنند و خود، مشاغل دیگری مانند وکالت، پزشکی و کارمند عالیرتبه دولت دارند یا بازنشسته هستند، از لحاظ مالی نیز انجمن را پشتیبانی میکنند.
خانه زنان سومِ شهر هانوفر، خانه زنان مستقل نام دارد که زیر پوشش انجمنی غیرانتفاعی است و از طرف دولت نیز حمایت مالی میشود. این خانه قدیمیترین خانه زنان هانوفر است که از ۱۹۷۷ ایجاد شده است. سیستم کاری آن غیر سلسه مراتبی است و همه از سطح برابرِ ردهی کاری برخوردارند. از نظر اصول کاری و نوع مشاوره و حمایت از زنان مورد خشونت خانگی، تفاوت چندانی در شیوهی کار مشاوران و مقررات هر سه خانه زنان وجود ندارد.
اگر زنی، خود معرف باشد در خانه امن پذیرفته میشود؟
اکثرا خود زنان، معرف خود هستند.
از چه طریقی زنان خشونت دیده با خانه امن در ارتباط هستند؟ چگونه به آن جا ارجاع داده میشوند؟
خود زنان به ما زنگ میزنند. اگر کسی به جای زن تماس بگیرد، ما سعی می کنیم با خود زن صحبت کنیم و از دلیل او برای آمدنش میپرسیم. توضیحات لازم را به او میدهیم و اگر جای خالی داشته باشیم قرار میگذاریم که بیاید. معمولا آدرس را زمانی میدهیم که میخواهد راه بیفتد.
آدرس خانه زنان در تمام آلمان، آدرسی مخفی است؛ اما شماره تلفن، ایمیل، شمارهی فاکس و آدرس صندوق پستی یا آدرس دفتر رسمی که در جایی متفاوت از خانه زنان قرار دارد، علنی است.
زنان از طریق تلفن، ایمیل یا مراجعه به پلیس، با خانه زنان تماس میگیرند. علاوه بر این چندین مرکز مشاوره برای زنانِ خشونت دیده در شهر وجود دارد و این مراکز، خانه زنان را به این مراجعهکنندگان معرفی میکنند. خانههای زنان به طور متوسط در آلمان گنجایش پذیرش ۱۲ زن و ۱۸ کودک را دارند. چنان چه ظرفیت خانه پر باشد، زن مراجعهکننده به خانههای دیگر در شهر یا در شهرهای دیگر با دادن شمارهی تلفن، ارجاع داده میشود. آدرس ایمیل و شماره تلفن همهی ۴۰۰ خانه زنان آلمان در اینترنت موجود است و اکثر خانههای زنان وبسایت خود را دارند.
در تجربه شما آیا تا به حال شده کسی از مکان خانه خبردار شود یا آسیبی به شما و دیگر مسئولان خانه یا مددجویان وارد کند؟
من چنین تجربهای را نداشتهام و از همکارانم نیز نشنیدهام که بیش از سی سال است در خانه زنان کار میکنند؛ اما در مورد زنان ساکن در خانه زنان تجربههای بسیار غمانگیزی وجود دارد.
در همین خانه زنانی که من کار میکنم، حدود ۷ زن در سی و دو سال اخیر توسط همسرانشان به قتل رسیدهاند. آخرین زن را من مشاوره میدادم. سه زن از این زنان، روبروی در خانه و نزدیک خانه به قتل رسیدهاند. ۴ زن دیگر در بازگشت به خانه و در خیابان نزدیکِ خانهی جدید خود، کشته شدهاند.
جالب توجه اینکه هر ۷ زن از ۷ ملیت متفاوت بودند؛ آلمانی، چچنی، لهستانی، آلبانی، افغان، ترکیهای، بوسنیایی.
تا حالا مردان زیادی در نزدیکی خانه مشاهده شدهاند و ما بلافاصله به پلیس خبر دادهایم. پلیس آلمان در ارتباط تنگاتنگ با خانه زنان است. سالهاست که مددکاران خانه زنان به پلیسهای زن و مرد آموزش میدهند و برایشان سمینارهایی میگذارند و آنها را در جریان مشکلات زنان و کودکان در رابطه با خشونت ساختاری خانگی قرار میدهند. در میان پلیسها نیز زنانی هستند که مددکاران اجتماعی تحصیل کردهاند و در ادارهی پلیس کار میکنند. آنها بهترین همکاران ما در ادارهی پلیس هستند و حساسیت عجیبی روی مسایل زنان و کودکان دارند.
مهمترین چالش شما در مدت فعالیتتان چه بوده است؟
راستش از زمانی که زنان مهاجر از کشورهایی با فرهنگهای غیراروپایی در مراکز مشاوره و خانههای زنان آغاز به کار کردهاند، فضایی میان فرهنگی را ایجاد کردهاند که برای کار مشاوره، یک دستاورد غیرقابل چشمپوشی است؛ مثلا ۱۵ سال پیش که زن افغان توسط همسرش به قتل رسید، زنان فمینیست ایرانی در دادگاه علنی شرکت کردند و با تمام قوا تلاش کردند علیه حکم دادگاه که هنوز اعتقاد به نسبیت فرهنگی داشت (که گویا غیرت مرد افغان خدشهدار شده و بر اساس فرهنگش دست به قتل زده …) به صدا درآمدند و چندین جلسه و مباحثه را سازماندهی کردند تا آنکه بعد از اینهمه تلاش، امروز چنین حکمی از اساس مطرود است!
امروز من بهعنوان مشاوری غیر آلمانی، با دانستن زبانهایی دیگر و درکِ زنانی از جوامعی چون ایران، افغانستان و کشورهای عربی و… چنان چه با این زنان وارد نوعی جدل در ارتباط با نگاه «زنستیزانهی آنها بر اساس فرهنگِ با خود همراه آوردهشان» شوم، کمتر با بیاعتمادی به من نگاه میکنند و وقتی آنها را مورد انتقاد قرار میدهم، اصلا پیشداروی نژادپرستانه ندارند. من کمابیش در این چالشم موفق بودهام.
گزارش خانه امن آیا در دادگاه بهعنوان مدرک پذیرفته میشود؟
متاسفانه نه به آن صورتی که مورد نظر ماست؛ اما وقتی پای کودکی در میان است و چنان چه مسئلهی سواستفاده ی جنسی یا خشونت فیزیکی در میان باشد، ما از طریق ادارهی جوانان، یعنی از طریق گزارشهای مربی کودک و مشاهدات او که برای ادارهی حمایت از کودکان و نوجوانان معتبر است، اقدام میکنیم؛ و چنان چه زن مورد خشونت فیزیکی یا روانی قرار گرفته باشد به مرکز پزشکی قانونی برای دریافت گواهی ضرب و شتم و درمانگر (روانشناس، مشاور یا روانکاو) برای دریافت گواهی خشونت روانی، فرستاده میشود. گواهی این مراکز در دادگاه اعتبار دارد. ما در واقع واسطهای برای این زنان در حیطههای مختلف هستیم و راهنمایی لازم را میکنیم. نکتهی مثبت این ماجرا این است که با وساطت ما، زنان راحتتر به این مراکز معرفی میشوند و آسانتر و سریعتر کارشان راه میافتد.
خدمات خانه امن بر اساس قانون مقابله با خشونت خانوادگی شامل چه چیزهایی است؟ مثلا آیا اشتغالزایی برای فرد خشونت دیده هم از وظایف آن است؟
خدمات ما شامل این است که زنان به ادارههایی معرفی میشوند که وقتی بیکار هستند آنها را از نظر مالی حمایت کنند. معمولا کمتر از یک هفته زنان از نظر مالی تامین میشوند. در این فاصله اگر از نظر مالی در فشار باشند، از خانه زنان مواد غذایی دریافت میکنند.
اولین قدم مهم اما این است که از ادارهای که آدرس آنها را در شهر ثبت میکند، تقاضا میکنیم که آدرسش را مخفی نگه دارد تا همسر سابق زن نتواند او را پیدا کند!
بعد از آن، برای گرفتن وکیل و گرفتن حمایت مالی از دولت و هزینهی وکیل به زنان کمک میکنیم. در تمام کارهای اداری و پیدا کردن خانه نیز زنان پشتیبانی میشوند. مربیان کودک در خانه در پیدا کردن مدرسهی جدید، دکتر کودکان و مهدکودک راهنمایی و همراهی میکنند. در مورد دختران جوانی (خانه زنان زیر ۱۸ سال نمیپذیرد، زیر ۱۸ سال در آلمان به خانه دختران میرود) که مجبور به ترک مدرسه و یا ترک دورهی آموزشی شده اند، تلاش می کنیم از طریق راهنمایی و پیدا کردن مدرسه و دورهی آموزشی جدید، آنها را به تحصیل بازگردانیم. چنان چه شرایط زنان برای کاریابی مستعد باشد، آنها را به مراکز کاریابی نیز راهنمایی میکنیم؛ اما این جزء وظایف کاری مشاور محسوب نمیشود.
کودکان هم از این خدمات بهرهمندند یا فقط زنان؟ اگر زنی خشونت ببیند حق دارد بچهاش را هم همراهش به خانه امن ببرد؟ اگر فرزند قربانی هم مورد کودکآزاری واقع شده باشد، آیا نهادهای حمایتی میتوانند به خانه امن معرفیاش کنند؟ اگر نه، تکلیف کودک چه میشود؟
از حدود ۴۰۰ خانه امن یا خانه زنان در آلمان، برخی از آنها با تأکید، خانه امن برای زنان و کودکان نامیده شدهاند. همهی این ۴۰۰ خانه برای حمایت از زنانِ تنها و مادران و کودکان هستند. به خاطر همین، علاوه بر مشاور و مددکار، مربی کودک نیز در خانه زنان استخدام میشود. هر خانه زنان دارای مهدکودک کوچکی برای خود است و برای کودکان، از نوزاد تا ۱۷ سال، امکان تفریح و بازی فراهم میآورند. (برخی خانهها تا ۱۷ سال هم میپذیرند، اما اکثرا تا ۱۴ سال میپذیرند و برای بالاتر از ۱۴ سال، ادارهی حمایت از جوانان، امکان نگهداری از کودک را فراهم میکند).
علاوه بر آن، چنان چه مشاهده شود که مادر از لحاظ جسمی یا روانی قادر به مراقبت از فرزندش نیست (به دلایل مختلف)، طی مشاهداتی از سوی مشاور و مربی کودکِ خانه زنان، به اداره حمایت از کودکان و نوجوانان گزارش داده میشود و این اداره فرزند را از مادر گرفته و به خانوادهها یا خوابگاههایی که تحت پوشش این اداره کار میکنند، میسپارد تا این کودکان از شرایط بهتری برخوردار شوند.
خانه امن بهصورت قانونی تا چه زمانی از بازمانده خشونت خانوادگی حمایت میکند؟ آیا حداکثر زمانی برای آن مشخص شده است؟ مثلا بعد از دادگاه هم ممکن است خشونت دیده در خانه امن باقی بماند؟
هیچ محدودیت زمانی برای اقامت در خانه زنان وجود ندارد. این مسئله بستگی به شرایط شخصیِ زنی دارد که در آنجا زندگی میکند و انجام پروسه دادگاه در آن دخالتی ندارد. معمولا در شرایط عادی که همسر سابقِ زن، او را تهدید به مرگ و تعقیب نمیکند، این زن بعد از انجام یک سری کارهای اداری مثل روشن شدن حمایت مالی دولت از او یا فرزندش، پیدا کردن وکیل و کمک کردن به او برای رسیدن به آرامشی نسبی، برای جستجوی مسکن جدید نیز مورد حمایت کارکنان خانه قرار میگیرد و بعد از مدت کوتاهی به مسکن جدید نقلمکان میکند. در واقع خانه زنان یک مکان موقت برای رسیدن به یک زندگی جدیدِ بدون خشونت است. این زن هنوز از این حق برخوردار است که با قرار قبلی به خانه زنان بیاید و در دفتر خانه از مشاوره بهره گیرد.
وقتی دستور حمایتی[1] تمام بشود یا بعد از حکم دادگاه چنان چه زن از خانه امن بیرون آمده باشد، آیا مددکار مسئول او در خانه امن، وظیفه سرکشی به زندگی زن را دارد یا نه؟ اگر بله تا چه زمانی این سرکشی ادامه دارد؟
از این به بعد، این تماس در صورت تمایل خود زنان وجود خواهد داشت؛ اما کارکنان به آنها سرکشی نمیکنند. معمولا از طرف ادارهی حمایت از کودکان و جوانان برای زنانی که در تربیت فرزندان مشکل دارند یا مادران مهاجری کهدر انجام کارهای اداری مشکل دارند، مددکار اجتماعی تعیین میشود تا به آنها رسیدگی کند. این ارتباط را خانه زنان قبل از رفتن این زنان از خانه، توسط مشاور برقرار میکند. در مورد زنانی که مشکل اقامتی دارند و هنوز مجاز به داشتن مسکن مستقل نیستند، خانه زنان از طریق وکیل تلاش میکند راهی برای آنها بیابد که گاهی چند سال طول میکشد! همینطور زنانی که جانشان از طرف همسران بسیار خشن و تهدیدکننده در خطر است، مدت طولانیتری در خانه امن به سر میبرند.
اگر زنی خودخواسته خانه امن را ترک کند، آیا حمایتها از او قطع میشود؟ چه تغییری در حمایتها صورت میگیرد؟
هیچ محدودیتی برای ترک خانه زنان وجود ندارد. اگر زنی خانه را ترک کند و معلوم شود که همسرش و یا بستگانش او را از خانه بردهاند و محل خانه زنان را میدانند، این زن دیگر اجازهی آمدن به این خانه را ندارد؛ اما اگر خودش رفته است و مجددا دچار مشکل شود، میتواند در صورت داشتن اتاق خالی به خانه برگردد.
در این صورت اگر خود زن به هر دلیلی از خانه زنان برود، اما مددکاران بدانند که هنوز از سوی خانواده تحت خشونت است و جانش در خطر است، یا اگر بدانند که زن به اجبار خانواده رفته است، صرفنظر از اینکه در آن خانه پذیرفته میشود یا نه، آیا از او حمایت میکنند؛ مثلا به او سر میزنند یا بهطور غیرمستقیم از طریق پلیس مراقب او هستند؟
کلا ارتباط مجدد همکاران خانه زنان در رابطهای خاص و یا مراقبت پلیس در شرایطی بسیار ویژه انجام میگیرد. خانه زنان از طریق خود زن،که به شرایط خشونت بازگشته، یا نزدیکانش (مثل دوست، مادر و خواهر …) مطلع میشود که این زن مجددا در شرایط سخت خشونتزا زندگی میکند. اگر طبق اطلاعات سابق بدانیم که شریک جنسی او، محل خانه زنان قبلی را میداند، تلاش میشود در خانهای دیگر یا شهری دیگر برایش مکان امن فراهم شود. این ارتباط را نه از طریق سرزدن که از طریق تلفن، اس ام اس یا ایمیل با زن حفظ میکنیم. در شرایط خیلی سخت و خطرناک مثل تهدیدِ زن به مرگ، حمله به او به قصد کشتن یا تهدید مسلحانه و…، که زنان جانشان از طرف همسر یا شریک جنسی در خطر قرار میگیرد، با راهنمایی خانه زنان و یا مراکز مشاوره برای زنان در شهر و وکیل زن و دادستانی از پلیس درخواست میشود که زن را در برنامهی حفاظتی خود قرار دهد و او را به عنوان شاهد خشونت تحت حمایت بگیرد (Zeugenschutzprogramm). البته این پروسهای سخت طولانی و دشوار است. اگر وکیل و دادگاه در این پروسه موفق شوند، یعنی در موارد بسیار خطرناک، زن با حمایت پلیس و دادگاه میتواند هویت خود را به کلی تغییر دهد و جاهایی حتی از این امکان مالی برخوردار شود که با عمل جراحی چهرهای جدید داشته باشد که تا پایان عمرش مصون بماند.
در یک مورد، این برنامهی حفاظتی و عمل جراحی برای تغییر چهره برای زن جوانی که از کودکی مورد تجاوزِ پدر و برادرانش قرار گرفته بود، انجام شد و او امروز در جایی دور از خانوادهاش با هویتی جدید در حفاظت پلیس زندگی میکند.
اگر فردی بدون اوراق هویت باشد (پناهنده، بدون کارت و …) آیا میتواند از خانه امن بهرهمند شود؟ تحت چه شرایطی و چگونه؟ از چه مقطعی به بعد به اداره پناهجویان یا مهاجران سپرده میشود؟
در مورد پناهجویان قضیه کمی پیچیده است. معمولا در آلمان پناهجویان با کارتهای هویتی موقت مجاز به رفت و آمد و اقامت در همه جای آلمان نیستند و مجبورند در همان استانی که در کمپ هستند، رفت و آمد کنند. چنان چه زنِ پناهجو مورد خشونت قرار گیرد، میتواند به خانه زنان همان استان یا شهر مراجعه کند و اگر به استانی دیگر برود، دچار مشکل خواهد شد و معمولا به کمپ قبلی بازفرستاده میشود. این یکی از معضلاتی است که هنوز لاینحل باقی مانده است!
آیا حضور پلیس در خانههای امن اجباری است؟ چه نهادی وظیفهی حمایت از خانههای امن را در مقابل هجوم مردهای ناراضی دارد؟ اگر مردی از مکان مطلع شد و به خانه امن نزدیک شد چه راهکاری برای مقابله با آن هست؟
در هیچ خانه زنانی، پلیس حضور ندارد. خانه زنان هم مثل سایر نهادها و سایر مردم میتواند از حمایت پلیس در مقابل خشونت و آزار بهرهمند شود.
همهی خانههای زنان به دوربین مدار بسته مجهزند. تقریبا تمام بیستوچهار ساعت در دفترِ مجهز به دوربین، کارمندی حضور دارد. هر حرکت مشکوکی زیر نظر گرفته میشود و در صورت نزدیک شدن مردی، سریعا به پلیس خبر داده میشود. قطعا وقتی ثابت شود که مرد محل زندگی زنش را که خانه زنان است پیدا کرده است، آن زن را به خانهی دیگر یا شهر دیگری منتقل میکنند.
برخی معتقدند که خانه امن، مکان مناسبی برای حمایت از زن خشونت دیده نیست و ممکن است او را در انزوا نگه دارد. چه گونه حمایتی میتواند جایگزین آن باشد؟
خانه زنان همانطور که گفته شد جای دائمی برای یک زن نیست. او از این امکان استفاده میکند که در شرایط خشونت زندگی نکند و خود و فرزندانش را نجات دهد. هنوز هیچ کشوری موفق نشده فرد خشونتگرا و مجرم را از خانه بیرون بیاندازد و قربانی خشونت را در خانهاش نگه دارد. این، یک معضل است که به قوت خود باقی است. در جوامعی که امکان خانه امن وجود دارد، زنان از اعتماد به نفس بیشتری بهرهمند هستند و نمیگذارند تا کارد به استخوانشان برسد.
به باور من اگر امروز در کشوری چون ایران امکانی مانند امکان خانه امن در آلمان وجود داشته باشد، شهرها و روستاها از سکنه خالی خواهد شد! من این جملات را از زنان ایرانی میشنوم که تازگیها از ایران آمدهاند و مدت کوتاهی است اینجا زندگی میکنند و از سوی همسرانشان مورد خشونت قرار گرفته و به ما مراجعه کردهاند.
از وقتیکه گذاشتید سپاس گذاریم.
[1] protection order
یک پاسخ به “در جوامعی که خانه امن وجود دارد، زنان اعتماد به نفس بیشتری دارند”