خانه باید امن باشد

متن زیر مقدمه کتابچه «آموزش مقابله با خشونت خانوادگی» است که توسط «گروه مدرسه زنان» برای توزیع در میان شهروندان تهیه شده. متن کامل این کتابچه را به صورت فایل پی دی اف می توانید در انتهای این متن پیدا کنید. در صورتی که بتوانید از این کتابچه کپی تهیه کنید و آن را پس از تکثیر، بین دوستان و آشنایان توزیع کنید مسلما در این امر انسان دوستانه یعنی یاری هرچند ناچیز و کوچک به قربانیان خشونت، شریک خواهید شد.

«محیط خانه» می تواند از محبت و حمایت، سرشار باشد

خانواده و محیط خانوادگی، در ذهن بسیاری از ما، یادآور فضایی امن، صمیمی و همدلانه است. کانون خانواده می تواند و باید فضایی لبریز از عشق و دوستی و حمایت باشد تا همه اعضای خانواده فرصت یابند از پرتو چنین آسایش و امنیت خاطری، استعدادهای خدادادی و نهفته خود را شکوفا و بارور سازند.

با این همه، فضای برخی خانواده ها به واسطه عوامل و دلایل خاص، چهره ای خشن به خود می گیرد و پیش می آید که تحت تاثیر ادامه خشونت ورزی، و بر اثر ندانم کاری و نیافتن راه حل منطقی، متاسفانه انواع و اقسام فجایع ـ از جمله قتل و خودکشی و دیگرکشی ـ به وقوع می پیوندد.

قتل های خانوادگی اعم از خودکشی، قتل نفس، خودسوزی زنان، همسرکشی، والدین کشی و نظایر این حوادث غم بار، نتیجه ناگزیر خشونت هایی است که اگر از همان ابتدا، جلوی آنها گرفته می شد به احتمال زیاد، کار به چنین فجایعی نمی کشید.

زنانی که بر اثر شدت تحقیر، و تداوم ضرب و شتم در محیط خانه، و به واسطه تحمل طولانی مدت این همه رنج و حقارت به مرز جنون می رسند یا سرانجام به قتل شوهر خود دست می زنند اگر از همان آغاز که معمولا خشونت ها از طریق « خشونت کلامی» (فحاشی) و غیره شروع می شود و به ضرب و شتم های کوچک و بزرگ می انجامد، نسبت به آن حساسیت نشان می دادند و برای تغییر شرایط زندگی خود، به جای «سوختن و ساختن» و دست روی دست گذاشتن، به دنبال راه حل های منطقی می رفتند و به جای «پنهانکاری» و سکوت، به کمک گرفتن از دیگران می اندیشیدند (حتا به دادگاه و مراجع قانونی متوسل می شدند) شاید می توانستند از خشونت و گسترش آن در زندگی خانوادگی خود جلوگیری کنند تا خشونت هایی که به آنان اعمال می شود چنان گسترش نیابد که کل زندگی خانوادگی به جهنم تبدیل شود و فجایعی همچون قتل در آن رخ دهد.

هرچند ما قوانینی برای حمایت از قربانیان خشونت نداریم و با وجود آن که مراجع قانونی به جای آن که سعی در تغییر شرایط زندگی زنان خشونت دیده بکنند، آنان را به «سوختن و ساختن» ترغیب می کنند، ولی مطمئنا با مراجعه مکرر به دادگاه ها و مراجع قانونی و مشاوره گرفتن از مراکز و افرادی که در این زمینه کار می کنند می تواند در برخی از موارد، راه حل هایی برای تغییر وضعیت ایجاد کند. از طرفی وقتی همه ما بیاموزیم که در صورتی که با خشونت مواجه می شویم، این جزو «حقوق شهروندی ماست» که قانون و مسئولان و مراجع قضایی از ما حمایت کنند، یعنی اگر این مطالبه را پیوسته از مراجع قضایی داشته باشیم، مطمئنا به تدریج مسئولان را متوجه ضرورت تغییر قوانین و حمایت از قربانیان خشونت خواهیم کرد و این کار نه تنها به زندگی خود ما احتمالا کمک خواهد کرد، بلکه سبب می شود در آینده لااقل برای دختران مان شرایطی فراهم شود که دادگاه ها و مراجع قضایی و مشاوره ای به راستی از تمام زنان و دخترانی که مورد خشونت قرار می گیرند، حمایت کنند.

اما برای شروع این کار، ما زنان ایرانی بالاخره روزی باید به این درک و فهم نائل شویم که «رجوع به دادگاه خانواده و توسل به حکمیت قاضی دادگاه» برای حل اختلاف مان با همسرمان، واقعا بی آبرویی محسوب نمی شود بلکه توسل به مراجع قضایی اتفاقا عین آبروداری است.

وقتی یک زن که چند سال است با شوهرش زندگی می کند و برای آرام کردن شوهر خود و جلوگیری از خشونت و کتک کاری و توهین های او، همه راه های معمول و خردمندانه را رفته است یعنی بارها و بارها نشسته و با شوهرش به طرزی منطقی و مهربانانه صحبت کرده، از احادیث و روایت ها و نقل ها و گفتارهای بزرگان دینی و غیردینی یاری گرفته و برای او مثال آورده؛ و یا افراد بزرگتر فامیل را واسطه و داور قرار داده، به امید آن که شوهر ظالم که دست بزن دارد، شاید نادم و پشیمان گردد و زین پس از رفتار خشن و غیرانسانی اش دست بردارد اما هیچ یک از این راهها جواب نداده است پس رجوع به کلانتری و قاضی دادگاه، عملی بسیار عاقلانه و آبرومندانه است. در غیر این صورت ممکن است روزی، خود زن یا شوهر با سرافکندگی در مقابل قاضی قرار بگیرند تا به جرم قتل همسر خود، اقرار نمایند. متاسفانه شاهدیم که به تازگی عمل جنون آمیز قتل در خانواده های معمولی در کشور ما گسترش یافته است. زیرا در برابر خشونت اگر ایستادگی نشود خیلی راحت می تواند گسترش یابد و به مراحل حادی همچون قتل یا خودسوزی و خودکشی و خشونت های دیگر بیانجامد و به خصوص سرنوشت کودکان در این میانه با خطرات بسیاری مواجه شود. یک شهروند فهیم و دوراندیش (زن یا شوهر) نباید اجازه دهد تا سرانجام کار به خودکشی یا دیگرکشی برسد. تحمل طولانی مدت ظلم و خشونت، دست روی دست گذاشتن و حرص خوردن، ما زنان را سرانجام به مرز جنون می رساند و ممکن است دست به اعمال غیرقابل جبران بزنیم پس برای جلوگیری از پیدایش چنین جهنمی، اکنون زمان عمل فرا رسیده است. باید همت کرد.

ضرورت تدوین و انتشار کتابچه آموزش مقابله با خشونت خاگی

ما، جمعی از مدافعان حقوق برابر زن و مرد (گروه «مدرسه زنان») و از کنشگران کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز، با هدف کشف راهکارهای قانونی و عادلانه جهت مقابله با خشونت های هر دم فزاینده در محیط های خانوادگی، پس از مدتها بحث و بررسی تجربه های دردناک زنان قربانی خشونت، سرانجام به این نتیجه رسیدیم که راهکارهای عملی هرچند کوچک برای جلوگیری از خشونت های خانگی را در قالب جزوه ای تدوین و منتشر نماییم و آن را به طور رایگان در اختیار هموطنان مان قرار دهیم تا شاید کسانی که قربانی خشونت می شوند بتوانند با آگاهی بیشتری، به دنبال راهکارهای عملی برای رهایی از خشونت در زندگی خود باشند تا این خشونت ها به فجایعی غیرقابل جبران نیانجامد.

نسخه پی دی اف کتابچه خانه باید امن باشد

جلد کتابچه خانه باید امن باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *