خیلی لحظهها را سعی کردم از ذهنم خارج کنم
مدتی طول کشید تا تصمیم بگیرم با کسی در میان بگذارم. اولش چون ترسیده بودم نمیدانستم باید به کسی بگویم یا نه. و مدام فکر میکردم دیگر تکرار نمیشود. به عبارت دیگر دوست داشتم دیگر تکرار نشود، چون سختم بود به کسی بگویم.