قانون منع خشونت علیه زن، افغانستان، مصوبه ۱۳۸۸

نگاهی به قانون منع خشونت علیه زن

تا قانون خانواده برابر: قانون منع خشونت علیه زن در پی احکام مواد بیست و چهارم و پنجاه و چهارم قانون اساسی وضع گردیده است. در ماده 24 قانون اساسی افغانستان پیش بینی شده است که آزادی حق طبیعی انسان است که فقط با آزادی دیگران و مصالح عامه محدود می شود، یعنی هرکس می تواند به هر نحوی که بخواهد از حقوق خود استفاده می کند مگر اینکه مانع حقوق دیگران یا مصالح باشد و هیچ کس نمی تواند بر آزادی دیگری تعرض نماید. دولت هم وظیفه دارد که از آزادی و کرامت انسانی حمایت نماید. تصویب این قانون نیز مکلفیتی بوده که دولت در زمینه حمایت از حقوق زنان و حفظ کرامتی انسانی آنها انجام داده است.

در مادۀ 55 قانون اساسی خانواده رکن اساسی جامعه خوانده شده و دولت به حمایت از آن مکلف شده است و همچنین وظیفه گرفته است که “به منظور تأمین سلامت جسمی و روحی خانواده، بالاخص طفل و مادر، تربیت اطفال و برای از بین بردن رسوم مغایر با احکام دین مقدس اسلام تدابیر لازم اتخاذ می کند.” در افغانستان رسوم و سنت های ناپسند فراوانی است که مخالف احکام اسلام می باشد و این قانون اگر درست اجرا شود، کمک فروانی به زدودن این سنت های خرافی و غیر اسلامی خواهد نمود.

قانون منع خشونت علیه زن، درسال 1388 در چهار فصل و 44 ماده در جریده رسمی شماره 989 منتشر شده است. در این قانون مصادیق خشونت بیان شده و برای هر کدام مجازات تعیین گردیده است. همچنین، تدابیر پیشگیرانه وضع شده، حقوق خشونت دیده یا قربانی خشونت تبیین شده و وظایف وزارت های مربوط در مبارزه علیه خشونت مشروحاً بیان گردیده است. در ماده 43 این قانون تصریح شده است که هرگاه میان این قانون و سایر قوانین تعارض بوجود آید، این قانون بر سایر قوانین حاکم و راجح می باشد.

در مادۀ دوم قانون منع خشونت علیه زن ،اهدافی برای تصویب آن ذکر شده است که می توان آنها را “به رعایت و حمایت از حقوق زنان و جلوگیری و مبارزه با تخلف از آن و همچنین ارائۀ آگاهی و آموزش در مورد خشونت علیه زنان” خلاصه کرد.

ویژگی های قانون منع خشونت علیه زن:

- این قانون خشونت علیه زنان را تعریف نموده و موارد زیادی از مصادیق آن را بیان نموده است،
- این قانون رسوم مغایر با احکام اسلامی را که باعث تضییع حقوق زنان می شود، ممنوع ساخته و برای آنها مجازات تعیین کرده است،
- این قانون بر تمام قوانین معارض با آن حاکم و راجح می باشد،
- مجازات مذکور در این قانون برای مرتکبین خشونت مجازات شدید است و قابل تعلیق،عفو یا تخفیف نمی باشد،
- حقوق قربانی و فرد متضرر در این قانون تاحدودی به تفصیل پیش بینی شده است،
- شورای عالی منع خشونت متشکل از وزارت های مربوطه در این قانون مقرر شده است،
- در این قانون تدابیر پیشگیرانه و حمایتی نیز مطرح گردیده است،
- نهادهای مجری این قانون به خوبی مشخص گردیده و برای وزارت های مربوطه وظایف مرتبط با ساحۀ مسئولیت شان تعیین گردیده است. [1]

در ادامه، متن کامل قانون منع خشونت علیه زن را می توانید ملاحظه کنید

قانون منع خشونت علیه زن، افغانستان، مصوبه شماره 16 مورخ ‏‎ ‎‏15 تیر 1388‏

فصل اول

احکام عمومی

مبنی

مادۀ اول‎:‎

‏ این قانون در پی احکام مواد بیست و چهارم و پنجاه و چهارم قانون اساسی‎ ‎افغانستان وضع گردیده است‎.‎

اهداف

مادۀ دوم‎:‎

اهداف این قانون عبارت اند از‎:‎

‏۱‏‎- ‎تاْمین حقوق شرعی و قانونی وحفظ کرامت انسانی زن‏‎.‎

‏۲‏‎- ‎حفظ سلامت خانواده و مبارزه علیه رسوم ،عرف و عادات مغایر احکام دین‎ ‎مقدس اسلام مسبب ‏خشونت علیه زن‎.‎

‏۳‏‎- ‎حمایت مجنی علیهای خشونت (فرد خشونت دیده) یا معروض به خشونت‎.‎

‏۴‏‎- ‎جلوگیری از خشونت علیه زن‎.‎

‏۵‏‎- ‎تاْمین آگاهی وآموزش عامه درمورد خشونت علیه زن‏‎.‎

‏۶‏‎- ‎‏ پیگرد قانونی مرتکب جرم خشونت علیه زن‎.‎

اصطلاحات

مادۀ سوم‎:‎

اصطلاحات آتی دراین قانون مفاهیم ذیل را افاده می نماید‎:‎

‏۱‏‎- ‎‏ زن: عبارت از اناث بالغ ونا بالغ‎ ‎می باشد‎.‎

‏۲‏‎-‎‏ خشونت: ارتکاب اعمال مندرج مادۀ پنجم این قانون است که موجب صدمه به‎ ‎شخصیت، جسم،مال ‏یاروان‎ ‎زن می گردد‎.‎

‏۳‏‎- ‎‏ تجاوز جنسی: ارتکاب فعل زنا یا لواط بازن بالغ توام با اجبار و اکراه‎ ‎یا ارتکاب آن با زن نابالغ و یا تجاوز بر ‏عفت وناموس زن است‎.‎

‏۴‏‎ – ‎بد دادن [2]‏‏: به شوهر دادن زن است در ازای پول یا صلح به ارتباط قتل،‏‎ ‎تجاوز جنسی یا سایر احوال به ‏پیروی از رسوم، عرف و عادات ناپسند‎.

‎‏۵‏‎- ‎تحقیر: ارتکاب اعمال و حرکات یا استعمال الفاظ است که موجب اهانت (کوچک ساختن) شخصیت زن ‏گردد‎.

‎‏۶‏‎- ‎تخویف (ایجاد خوف): ارتکاب اعمال و حرکات یا استعمال الفاظ است که موجب ایجاد‎ ‎رعب و ترس زن ‏گردد‎.

‏۷‏‎ – ‎آزار واذیت: ارتکاب اعمال و حرکات یا استعمال الفاظ یا به هروسیله یا‎ ‎به هرنحوی است که موجب ‏صدمه به شخصیت،جسم و روان زن گردد‎.‎

‏۸‏‎- ‎انزوای اجباری: ممانعت از دید و بازدید زن بامحارم شرعی می باشد‎.‎

‏۹‏‎- ‎‏ تدابیر پیشگیرانه: اقدامات عملی است که به منظور امحای عوامل خشونت و‎ ‎جلوگیری از وقوع آن اتخاذ ‏می گردد‎.‎

‏۱۰‏‎- ‎تدابیر حمایتی: اقدامات عملی است کـه به منظور حمایت از مجنی علیها (متضرر خشونت) اتخاذ می ‏گردد‎.‎

منع خشونت

مادۀ چهارم‎:‎

خشونت جرم بوده، هیچ کس حق ندارد در محل سکونت ،ادارۀ دولتی یا غیر‎ ‎دولتی، مؤسسات، محلات ‏عامه،‎ ‎وسایط نقلیه یا سایر محلات، مرتکب آن گردد،‎ ‎درصورت ارتکاب مطابق احکام این قانون مجازات می ‏گردد‎.‎

موارد خشونت

مادۀ پنجم‎:‎

ارتکاب اعـمال ذیل علیه زن ، خشونت شناخته‎ ‎می شود‎:‎

‏۱‏‎- ‎تجاوز جنسی‎.‎

‏۲‏‎- ‎مجبور نمودن به فحشاء‎.‎

‏۳‏‎- ‎ضبط و ثبت هویت مجنی علیها ونشر آن به نحویکه به شخصیت وی صدمه برساند‎ .‎

‏۴‏‎ – ‎آتش زدن یا استعمال مواد مخدر، سمی و یا سایر مواد آسیب زا‎.‎

‏۵‏‎ – ‎مجبورنمودن به خودسوزی یا خود کشی و یا استعمال مواد سمی یاسایر‏‎ ‎مواد آسیب زا و خطرناک‎.‎

‏۶‏‎- ‎‏ مجروح یامعلول نمودن‎.‎

‏۷‏‎- ‎‏ ضرب و شتم.

‏۸‏‎- ‎‏ خرید وفروش به منظور یا بهانۀ ازدواج‎.‎

‏۹‏‎- ‎‏ بد دادن‎.‎

‏۱۰‏‎- ‎‏ ازدواج اجباری‏‎.‎

‏۱۱‏‎- ‎‏ ممانعت از حق ازدواج و یا حق انتخاب زوج‎ .‎

‏۱۲‏‎- ‎‏ نکاح قبل از رسیدن به سن قانونی‎.‎

‏۱۳‏‎- ‎‏ دشنام ، تحقیر و ایجاد رعب‎.‎

‏۱۴‏‎ – ‎آزار و اذیت‎.‎

‏۱۵‏‎ – ‎انزوای اجباری‎.‎

‏۱۶‏‎ – ‎اجبار زن به اعتیاد به مواد مخدر‎.‎

‏۱۷‏‎ – ‎منع تصرف در ارث‎.‎

‏۱۸‏‎ – ‎منع تصرف اموال شخصی‎.‎

‏۱۹‏‎-‎‏ ممانعت از حق تعلیم، تحصیل، کار و دسترسی به خدمات بهداشتی‎.‎

‏۲۰‏‎- ‎کار اجباری‎.‎

‏۲۱‏‎- ‎ازدواج با بیش از یک زن بدون رعایت حکم مندرج مادۀ (۸۶) قانون مدنی [3]‏‎.‎

‏۲۲‏‎- ‎نفی قرابت‎.‎

حقوق مجنی علیها

مادۀ ششم‎:‎

مجنی علیهای خشونت دارای حقوق ذیل می باشد‎:‎

‏۱‏‎- ‎‏ پیگرد قانونی مرتکب خشونت مطابق احکام قانون‎.‎

‏۲‏‎- ‎دسترسی به مرکز حمایتی یا خانۀ امن یا سایر محلات امن با توافق خود زن‎.‎

‏۳‏‎- ‎دسترسی به خدمات بهداشتی فوری و لازم به صورت رایگان‏‎.‎

‏۴‏‎- ‎‏ داشتن وکیل مدافع یا مشاور حقوقی‏‎.‎

‏۵‏‎-‎‏ جبران خسارت ناشی از عمل مجرمانه‎.‎

‏۶‏‎- ‎‏ محرمیت موضوع نسبتی‎ .‎

‏۷‏‎ – ‎سایر حقوق‎ ‎که در اسناد قانونی پیشبینی شده است‏‎.‎

مراجعه به ادارات

مادۀ هفتم‎:‎

‏(1) فرد خشونت دیده یا اقارب وی می توانند به ادارات پلیسی و حقوقی، محاکم یا سایرمراجع ذیربط به ‏صورت کتبی شکایت نمایند‏‎.‎

‏(2) ادارات مندرج فقرۀ (۱) این ماده مکلف‎ ‎اند، شکایت واصله را ثبت‎ ‎و مطابق احکام قانون به آن رسیدگی ‏کرده و‏‎ ‎وزارت امور زنان را به طورکتبی مطلع سازند‎.‎

‏(3) وزارت امور زنان مکلف است بعد از کسب اطلاع کتبی یا شکایت مستقیم‎ ‎فرد خشونت دیده یا اقاربش، ‏جهت تاْمین ارتباط با فرد خشونت دیده،‎ ‎تدابیر لازم را اتخاذ وعملی نماید‎.‎

‏(4) ‏‎ ‎دادگاه و محکمه مکلف اند، قضیۀ خشونت را در اولویت قرار داده و به‎ ‎اسرع وقت رسیدگی نمایند‎.‎

‏(5) ‏‎ ‎مسئولین مراجع مندرج فقرۀ (۱) این ماده مکلف اند، حین رسیدگی شکایت‎ ‎واصله، طرزالعمل سلوک ‏خاص را‎ ‎که بدین منظور از طرف کمیسیون منع خشونت وضع می شود، رعایت نمایند‎.‎

فصل دوم

تدابیر پیشگیرانه و حمایتی

مکلفیت وزارت امور زنان

ماده هشتم‎:‎

وزارت امور زنان مکلف است به منظور جلوگیری از خشونت علیه زنان، به‎ ‎همکاری سایر وزارت خانه ها و ‏ادارات دولتی و غیردولتی و موسسات ذیربط،‎ ‎تدابیر پیش گیرانه و حمایتی ذیل را اتخاذ کند‏‎:‎

‏1- ‏‎ ‎انسجام فعالیت های ادارات دولتی و غیردولتی و موسسات عرضه کننده‎ ‎خدمات در عرصه جلوگیری از ‏خشونت و ایجاد هماهنگی میان آنها‎.‎

‏2- ارتقاء سطح آگاهی مرد و زن از حقوق و وظایف شرعی و قانونی آنها‎.‎

‏3- ‏‎ ‎فراهم نمودن زمینه حفاظت و نگهداری از فرد خشونت دیده یا در معرض خشونت‎ ‎در مراکز حمایتی و یا ‏در صورت عدم موجودیت در سایر محلات امن مربوطه،‎ ‎نظارت و وارسی از آن‎.‎

‏4- برگزاری سمینارها، ورکشاپ ها، کنفرانس ها و سایر برنامه های آموزشی جهت‎ ‎ارتقاء سطح آگاهی ‏مردم و شناسایی موارد خشونت و عواقب ناشی از آن برای‎ ‎کارکنان ادارات دولتی و غیردولتی، موسسات، ‏ساکنین محلات و روستا ها و‎ ‎دریافت راه حل ها‎.‎

‏5- توضیح و تشریح عوامل خشونت و عواقب ناشی از آن با استناد به احکام شرع و‏‎ ‎قانون از طریق نشریات ‏مربوط‎.‎

‏6- حصول اطمینان از تطبیق برنامه های آموزشی و ظرفیت کاری ادارات‎ ‎غیردولتی و موسسات ذیربط‎.‎

وظایف وزارت ارشاد، حج و اوقاف‏

ماده نهم‎:‎

وزارت ارشاد، حج و اوقاف مکلف است به منظور جلوگیری از خشونت، تدابیر‎ ‎پیشگیرانه ذیل را اتخاذ کند‎:‎

‏1- ‏‎ ‎ترتیب برنامه های منظم جهت ایراد موعظه ها و خطابه ها در رابطه با‎ ‎حقوق و وجایب شرعی مردان و ‏زنان و اجرای آن توسط ملا امامان (پیش نمازان)، خطباء و‎ ‎واعظان مساجد و تکایا (حسینیه ها) و حصول ‏اطمینان از تطبیق آن‎.‎

‏2- ‏‎ ‎برگزاری سمینارها، ورکشاپ ها و کنفرانس ها برای ملا امامان، خطباء و‎ ‎واعظان‎.‎

‏3- توضیح و تشریح عوامل خشونت و عواقب ناشی از آن مستند به احکام شرع و‎ ‎قانون از طریق نشریات ‏مربوط‎.‎

وظایف وزارت خانه های آموزش و پرورش و علوم و آموزش عالی

ماده دهم‎:‎

وزارت های معارف و تحصیلات عالی مکلف اند به منظور جلوگیری از خشونت‎ ‎تدابیر پیشگیرانه ذیل را اتخاد ‏کنند‎:‎

‏1- گنجاندن موضوعات مربوط به خشونت و عواقب مربوط به آن و چگونگی‎ ‎جلوگیری از خشونت در عناوین ‏درسی و تحصیلی مربوط‎.‎

‏2- برگزاری سمینارها، ورکشاپ ها و سمینارها برای کارکنان ،متعلمین و محصلین‏‎ ‎مربوط‎.‎

‏3- ‏‎ ‎اتخاذ تدابیر لازم به منظور جلوگیری از وقوع خشونت در محیط تعلیمی و‏‎ ‎تحصیلی مربوط‎.‎

‏4- ‏‎ ‎توضیح و تشریح عوامل خشونت و عواقب ناشی از آن مستند به احکام شرع و‏‎ ‎قانون از طریق نشریات ‏مربوط‎.‎

وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد

ماده یازدهم‎:‎

وزارت اطلاعات و فرهنگ مکلف است به منظور جلوگیری از خشونت تدابیر‎ ‎پیشگیرانه ذیل را اتخاذ نماید‎:‎

‏1- ‏‎ ‎تنظیم و نشر برنامه های رادیویی و تلویزیونی در مورد عوامل خشونت و‎ ‎عواقب ناشی از آن و نشر ‏مطالب مربوطه در روزنامه ها، اخبار و جراید‎.‎

‏2- ‏‎ ‎فراهم نمودن زمینه برای وزارت خانه ها و ادارات دولتی و سایر اشخاص حقیقی‎ ‎یا حقوقی جهت پخش ‏و نشر مطالب مربوط به منع خشونت از طریق رسانه های ذی نفوذ‎.‎

‏3- جلوگیری از نشر و پخش برنامه های ترویج کننده خشونت از طریق رسانه‎ ‎های همگانی‎.‎

وظایف وزارت دادگستری

ماده دوازدهم‎:‎

وزارت عدلیه مکلف است به منظور جلوگیری از خشونت تدابیر وقایوی و حمایتی‎ ‎ذیل را اتخاذ نماید‎:‎

‏1-‏‎ ‎ارتقاء سطح آگاهی زن و مرد از حقوق و وظایف شرعی و قانونی آنها‎.‎

‏2-‏‎ ‎فراهم نمودن زمینه توضیح و تشریح مطالب مربوط به عوامل خشونت و عواقب‎ ‎ناشی از آن برای مردان و ‏زنان تحت توقیف، حجز و حبس از طریق مسئولین مربوط‏‎ ‎و سایر سازمان های اجتماعی ذیربط‎.‎

‏3- برگزاری سمینارها و ورکشاپ ها جهت آگاهی کارکنان ادارات حقوق و مساعدت‎ ‎های حقوقی از احکام ‏این قانون و فراهم نمودن زمینه تطبیق بهتر آن‎.‎

‏4- مکلف بودن به مشاوره حقوقی در صورت تقاضای مجنی علیهای خشونت‎.‎

وظایف وزارت کشور

ماده سیزدهم‎:‎

وزارت امور داخله مکلف است به منظور جلوگیری از خشونت در تمام محلات‎ ‎عامه تدابیر وقایوی و حمایتی ‏را اتخاذ و عملی نماید‎.‎

وظایف وزارت بهداشت عمومی

ماده چهاردهم‎:‎

وزارت بهداشت عمومی مکلف است به منظور معالجه و مداوای فوری و رایگان فرد خشونت دیده در مراکز ‏بهداشتی مربوطه، تدابیر موثر و عملی را اتخاذ و چگونگی‎ ‎آن را به وزارت امور زنان گزارش دهد‏‎.‎

کمیسیون عالی منبع خشونت

ماده پانزدهم‎:‎

به منظور مبارزه موثر علیه جرایم خشونت و تأمین هماهنگی میان ادارات‎ ‎دولتی و غیردولتی و موسسات ‏ذیربط در این زمینه، کمیسیون عالی منع خشونت علیه زن‎ ‎تحت ریاست وزیر امور زنان به ترکیب ذیل ایجاد ‏می گردد‎:‎

‏1- رئیس دادستان کل ‏

‏2- معاون وزارت امور کشور‎.‎

‏3- معاون وزارت دادگستری

‏4- معاون وزارت بهداشت

‏5- ‏‎ ‎معاون وزارت فرهنگ و ارشاد

‏6- معاون وزارت آموزش و پرورش

‏7- معاون وزارت وزارت علوم و آموزش عالی

‏8- معین وزارت کار و امور اجتماعی، شهداء و معلولین

‏9- معاون وزارت ارشاد، حج و اوقاف‏

‏10- عضو کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان

‏11- ‏‎ ‎رئیس دادگاه اختصاصی خانواده استان کابل‏

‏12- رئیس انجمن مستقل وکلای مدافع

وظایف و صلاحیت های کمیسیون‏

ماده شانزدهم:

‎(1) ‎‏ کمیسیون عالی منع خشونت علیه زن دارای وظایف و صلاحیت های ذیل می‎ ‎باشد‎:‎

‏1- ‏‎ ‎مطالعه و ارزیابی عوامل ارتکاب خشونت در کشور و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه جهت رفع آن‎.‎

‏2- طرح برنامه های تبلیغاتی و آگاهی عمومی به منظور جلوگیری از ارتکاب‎ ‎خشونت‎.‎

‏3- ‏‎ ‎تأمین هماهنگی فعالیت های ادارات دولتی و غیردولتی ذیربط در زمینه‏‎ ‎مبارزه علیه خشونت.

‏4- جمع آوری آمار و ارقام جرایم خشونت‎.‎

‏5- ارائه پیشنهاد مبنی بر تعدیل احکام این قانون‎.‎

‏6- ‏‎ ‎پیشنهاد مقررات و وضع لوایح و طرز عمل های مرتبط برای تطبیق بهتر‎ ‎احکام این قانون‎.‎

‏7- مطالبه اطلاعات یا گزارشات در مورد قضایای خشونت از پلیس، دادستانی و دادگاه‎.‎

‏8- ‏‎ ‎ترتیب گزارش سالانه عملکرد در مورد خشونت و ارائه آن به شورای‏‎ ‎وزیران‎.‎

‏9- سایر وظایفی که از طرف حکومت محول می شود‎.‎

‏(2) ‏‎ ‎شیوه فعالیت کمیسیون توسط لایحه ای که از طرف کمیسیون تصویب شده،‎ ‎تنظیم می گردد‎.‎

فصل سوم

احکام جزایی

تجاوز جنسی

ماده هفدهم:

‎ (1) ‎شخصی که مرتکب تجاوز جنسی بر زن بالغ گردد، با توجه به حکم مندرج‎ ‎ماده (426) قانون جزاء به ‏حبس دوام [4] و در صورت فوت مجنی علیها به اعدام‏‎ ‎محکوم می شود‎.

‎(2) ‎‏ شخصی که مرتکب تجاوز جنسی بر زن نابالغ شود، با توجه به حکم مندرج در ماده (426) قانون جزاء ‏به حداکثر حبس دوام (20 سال) و در صورت فوت مجنی علیها به‎ ‎اعدام محکوم می شود‎.

‎ ‎(3) ‎‏ در حالات مندرج بند های (1 و 2) این ماده، مرتکب (مجرم) به پرداخت وجه‎ ‎معادل مهر مثل به عنوان ‏جبران خسارت به مجنی علیها نیز محکوم می گردد. ‏‎ ‎ ‎(4) ‎‏ شخصی که مرتکب تجاوز به عفت و ناموس گردد، ولی تجاوز وی منجر به فعل‎ ‎زنا یا لواط نگردد (تفخیذ، ‏مساحقه، یا امثال آن را مرتکب گردد)، با توجه به شرایط‎ ‎به حبس طولانی که از هفت سال بیشتر نباشد، ‏محکوم می گردد‎.

‎(5) ‎‏ هرگاه مجنی علیهای جرم مندرج بند (4) این ماده به سن (18) سالگی‎ ‎نرسیده یا مرتکب جرم، ‏اقارب تا درجه سوم، مربی، معلم، مستخدم یا پزشک مجنی‏‎ ‎علیها بوده و یا به نحوی بر مجنی علیها نفوذ ‏و اختیار داشته باشد، فاعل‎ ‎برحسب شرایط به حبس طولانی که از ده سال بیشتر نباشد، محکوم می ‏گردد‎.‎

مجبور نمودن به فحشاء

ماده هجدهم:

‎ ‎ (1) ‎شخصی که زن بالغ را مجبور به فحشاء نماید، حسب احوال به حبس طولانی که‏‎ ‎از هفت سال کمتر ‏نباشد محکوم می گردد.

‎ ‎(2) ‎‏ هرگاه مجنی علیهای جرم مندرج بند (1) این ماده زن نابالغ باشد،‎ ‎مرتکب حبس احوال به حبس ‏طولانی که از ده سال کمتر نباشد، می گردد‏‎.‎

ضبط و ثبت هویت مجنی علیها و نشر آن

ماده نوزدهم:

شخصی که هویت مجنی علیهای جرایم (قربانی) تجاوز جنسی و اجبار به فحشا را ضبط و‎ ‎ثبت یا بدون ‏حکم قانون افشاء و یا تصاویر آن را نشر نماید، به نحوی که به‎ ‎شخصیت وی صدمه برساند، حسب احوال به ‏حبس متوسط که از سه سال کمتر نباشد،‎ ‎محکوم می گردد‎.‎

آتش زدن یا استعمال مواد مخدر

ماده بیستم: ‎ ‎(1) ‎‏ شخصی که زن را آتش بزند یا مواد مخدر یا سمی و یا سایر‏‎ ‎مواد آسیب زا که موجب جراحت یا ‏معلولیت گردد، را بر وی به کار گیرد یا مواد سمی‎ ‎را به وی بخوراند و یا در بدن وی تزریق نماید، حسب ‏احوال به حبس طولانی که از‏‎ ‎ده سال کمتر نباشد، محکوم می گردد.

‎ ‎(2) ‎‏ در حالت مندرج بند (1) این ماده هرگاه هدف از ارتکاب اعمال مذکور،‎ ‎ایجاد رعب و وحشت در جامعه ‏به منظور حرمان زنان از حقوق مدنی باشد و یا‎ ‎منجر به مرگ مجنی علیها گردد، مرتکب حسب احوال به ‏حبس دوام یا اعدام محکوم‎ ‎می گردد‎.

خودسوزی و خودکشی

ماده بیست و یکم‎:‎

هرگاه زن به اثر خشونت مجبور به خودسوزی و یا استعمال مواد کیمیاوی یا‎ ‎زهری و یا سایر مواد ضررناک ‏ب خود گردد، عامل خشونت در صورت مجروحیت و‎ ‎معلولیت مجنی علیها به حبس متوسط و در صورت مرگ ‏مجنی علیها، حسب احوال به‎ ‎حبس طویل که از ده سال بیشتر نباشد، محکوم می گردد‎.‎

جراحت و معلولیت

ماده بیست و دوم:

‎ ‎(1)‏ شخصی که زن را مورد ضرب و جرح قرار دهد، حسب احوال و با نظرداشت شدت‎ ‎و خفت جرم مطابق ‏احکام مندرج مواد (407 الی 410) قانون جزا مجازات می‎ ‎گردد‎.

‎(2) هرگاه اعمال مندرج بند (1) این ماده منجر به مرگ مجنی علیها گردد،‎ ‎مرتکب حسب احوال به جزای ‏پیش بینی شده مندرج مواد (395 الی 399) قانون جزاء‎ ‎محکوم می گردد‎.‎

ضرب و شتم

ماده بیست و سوم‎:‎

شخصی که زن را مورد ضرب و شتم (لت و کوب) قرار دهد ولی منجر به جراحت یا معلولیت وی‎ ‎نگردد، ‏حسب احوال به حبس کوتاه مدت که از سه ماه بیشتر نباشد، محکوم می گردد‏‎.‎

خرید و فروش زن به منظور یا بهانه ازدواج

ماده بیست و چهارم‎:‎

شخصی که زن را به منظور یا بهانه ازدواج به فروش رساند یا خریداری یا در‏‎ ‎آنها وساطت نماید، حسب ‏احوال به حبس طولانی که از ده سال بیشتر نباشد، محکوم‏‎ ‎می گردد‎.‎

بد دادن

ماده بیست و پنجم:

‎1) شخصی که زن را به نام بد دادن به نکاح بدهد یا بگیرد، مرتکب حسب‎ ‎احوال به حبس طویل که از ده ‏سال بیشتر نباشد، محکوم می گردد.

‎ ‎2) در حالت مندرج بند (1) این ماده اشخاص ذیدخل (شاهد، وکیل، مصلح و‎ ‎عاقد)، هر یک حسب احوال ‏به حبس متوسط، محکوم و عقد نکاح در صورت مطالبه زن‎ ‎بد داده شده مطابق احکام قانون فسخ‎ ‎می ‏گردد‎.‎

نکاح اجباری

ماده بیست و ششم‎:‎

هرگاه شخص، زنی را که سن قانونی ازدواج را تکمیل نموده بدون رضایت وی‎ ‎نامزد یا به عقد نکاح درآورد، ‏حسب احوال به حبس متوسط که از دو سال کمتر‎ ‎نباشد محکوم، نامزدی و نکاح مطابق احکام قانون فسخ ‏می گردد‎.‎

ممانعت از حق ازدواج

ماده بیست و هفتم‎:‎

هرگاه شخص مانع ازدواج زن گردد یا حق انتخاب زوج را از وی سلب کند، حسب‎ ‎احوال به حبس کوتاه مدت ‏محکوم می گردد‎.‎

نکاح قبل از رسیدن به سن قانونی

ماده بیست و هشتم: ‎ هرگاه شخص، زن را که سن قانونی ازدواج را تکمیل نکرده، بدون رعایت حکم‏‎ ‎مندرج ماده 71 قانون مدنی‏ ‏ ‏به عقد نکاح درآورد، حسب احوال به حبس متوسط که‎ ‎از دو سال کمتر نباشد، محکوم و نکاح در صورت ‏مطالبه زن، مطابق احکام قانونی‎ ‎فسخ می گردد.

دشنام، تحقیر یا تخویف

ماده بیست و نهم: ‎ شخصی که زن را دشنام دهد یا تحقیر و یا تخویف نماید، حسب احوال به حبس‎ ‎کوتاه مدت که از سه ماه ‏کمتر نباشد، محکوم می گردد.

آزار و اذیت

ماده سی ام: ‎ ‎ (1) ‎شخصی که مرتکب آزار و اذیت زن گردد، حسب احوال به حبس کوتاه مدت که از سه‏‎ ‎ماه کمتر نباشد، ‏محکوم می گردد.

‎ ‎(2) ‎هرگاه جرم مندرج بند (1) این ماده با استفاده از موقف و مقام‎ ‎ارتکاب یابد، مرتکب حسب احوال به ‏حبس کوتاه مدت که از شش ماه کمتر نباشد، محکوم‏‎ ‎می گردد.

انزوای اجباری

ماده سی و یکم‎:‎

شخصی که زن را به انزوا مجبور نماید، حسب احوال به حبس کوتاه مدت که از سه‎ ‎ماه بیشتر نباشد، محکوم ‏می گردد.

اجبار زن به اعتیاد به مواد مخدر

ماده سی و دوم: ‎ شخصی که زن را مجبور به اعتیاد به مواد مخدر نماید، به حبس کوتاه مدت که از‏‎ ‎سه ماه بیشتر نباشد، ‏محکوم می گردد‎.

منع تصرف در ارث

ماده سی و سوم: ‎ شخصی که مانع تصرف زن در ماترک ارث وی گردد، به علاوه واگذاری سهم‏‎ ‎شرعی وی، حسب احوال به ‏حبس کوتاه مدت که از یک ماه بیشتر نباشد، محکوم می گردد.

منع تصرف در اموال

ماده سی و چهارم: ‎ شخصی که اموال شخصی زن را تصرف یا او را از تصرف در آن منع نماید، حسب‎ ‎احوال به حبس کوتاه مدت ‏که از سه ماه بیشتر نباشد، محکوم و مال به تصرف زن‎ ‎گذاشته می شود‎.

ممانعت از حق تعلیم، تحصیل، کار و دسترسی به خدمات بهداشتی

ماده سی پنجم‎:‎

شخصی که زن را از حق تعلیم، تحصیل، کار، دسترسی به خدمات بهداشتی یا استفاده‎ ‎از سایر حقوق ‏مندرج قوانین منع کند، حسب احوال به حبس کوتاه مدت که از شش ماه‏‎ ‎بیشتر نباشد، محکوم می گردد.

کار اجباری

ماده سی و ششم:

شخصی که زن را به کار اجباری وادار نماید، علاوه بر جبران خسارت، حسب‎ ‎احوال به حبس کوتاه مدت که ‏از ششم ماه بیشتر نباشد، محکوم می شود‎.

ازدواج با بیش از یک زن

ماده سی و هفتم‎:‎

شخصی که بدون رعایت احکام مندرج مواد (86 و 89) قانون مدنی با بیش از یک‎ ‎زن ازدواج نماید، حسب ‏احوال به حبس کوتاه مدت که از سه ماه کمتر نباشد، محکوم‎ ‎می گردد.

نفی قرابت

ماده سی و هشتم: ‎ شخصی که از قرابت زن به منظور محروم ساختن از حق میراث یا اتلاف سایر‏‎ ‎حقوق شرعی و قانونی وی ‏انکار، ولی قرابت وی به حکم دادگاه ثابت گردد، حسب‏‎ ‎احوال به حبس کوتاه مدت که از شش ماه بیشتر ‏نباشد، محکوم می گردد.

پیگرد قانونی

ماده سی و نهم: ‎ ‎ (1) ‎رسیدگی به دعاوی مربوط و‎ ‎پیگرد قانونی مرتکبین جرایم مندرج در مواد (22‏‎ ‎الی 39) این قانون بر ‏اساس شکایت مجنی علیها یا وکیل وی صورت می گیرد.

‎ ‎(2) ‎‏ مجنی علیها می تواند در موارد مندرج بند (1) این ماده در هر مرحله‎ ‎از پیگرد قانونی (کشف، تحقیق، ‏محاکمه یا محکومیت) از شکایت خویش منصرف گردد، در این صورت رسیدگی به دعوی و تطبیق جزاء ‏متوقف می گردد.

اشتراک در جرم

ماده چهلم‎:‎

شخصی که در ارتکاب جرایم مندرج این فصل با شخص دیگری اشتراک نماید، حسب‎ ‎احوال مطابق احکام ‏مندرج مواد (39 و 41 الی 48) قانون جزاء مجازات می گردد.

جبران خسارت

ماده چهل و یکم‎:‎

مرتکبین جرایم مندرج این قانون به علاوه مجازات پیش بینی شده، حسب احوال‏‎ ‎به جبران خسارت وارده نیز ‏محکوم می گردند.

فصل چهارم

احکام نهایی

عدم تعلیق، عفو و تخفیف مجازات

ماده چهل و دوم‎:‎

مجازات محکومین جرایم خشونت نمی تواند مورد تعلیق، عفو یا تخفیف واقع شود. ‎

ارجحیت

ماده چهل و سوم‎:‎

هرگاه حکم این قانون با حکمی از احکام سایر قوانین نافذه در مغایرت واقع‎ ‎گردد، حکم این قانون ارجح ‏دانسته می شود.

انفاذ

ماده چهل و چهارم‎:‎

این قانون از تاریخ نشر در روزنامه های رسمی نافذ می گردد.
[1] غزنوی، محمد، «نگاهی به قانن منع خشونت علیه زن»، هفته نامه مشارکت ملی، ارگان حزب وحدت اسلامی افغانستان، شماره 337، دوشنبه 25 آبان 1388.

[2] بد دادن یکی از سنت های افغانستان است که از مصادیق خشونت علیه زنان محسوب می شود. این ‏رسم، در بسیاری از‎ ‎منازعات خانواده گی به عنوان یک‏‎ ‎راه حل برای خاتمه دادن به منازعات شخصی و ‏خانواده گی در‎ ‎افغانستان، استفاده می شود‎.‎‏ زمانیکه بین دو خانواده و یا دو همسایه بر سر مسئله ای ‏جنگ وجدالی صورت می گیرد، و یا وقتی که یکی از طرفین درگیر کشته می‎ ‎شود، به جای انکه در رفع ‏منازعه ی مذکور به قانون مراجعه شود، طرفبن درگیر‎ ‎میان هم معامله می کنند و با برگذاری نشست های ‏قومی، به این نتیجه میرسند‏‎ ‎که‎ ‎به خانواده ی متضرر باید دختر بدهند تا به این شکل منازعه میان دو ‏فامیل‎ ‎از بین برود‎.‎‏ در ایران سنتی شبیه به این به نام «خون بس» داریم که به ویزه در برخی از نقاط ایران از ‏جمله خرم آباد بسیار رخ می افتد. از عواقب چنین ازدواج هایی، بیگاری کشیدن از زن در خانه شوهر است ‏به طوری که خانواده شوهر با او همانند یک برده رفتار می کنند.

[3] مطابق ماده 86 قانون مدنی افغانستان، ازدواج با بیش از یک زن بعد از تحقق شروط زیر می تواند صورت ‏بگیرد: 1- در حالی که خوف عدم عدالت بین زوجین موجود نباشد. 2- درحالی که شخص کفایت مالی برای ‏تامین نفقه زوجات از قبیل غذا، لباس، مسکن و تداوی مناسب را دارا باشد. 3- در حالتی که مصلحت ‏مشروع مانند عقیم بودن زوجه اولی و یا مصاب بودن وی به امراض صعب العلاج، موجود باشد.

[4] بر اساس بند یک و دو ماده 99 قانون جزای افغانستان «حبس دوام عبارت است از زندانی ساختن محکوم‎ ‎علیه‎ ‎در یکی از زندان هایی که از طرف دولت به این منظور تخصیص یافته است که مدت‎ ‎آن از شانزده تا ‏بیست سال است.‏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *