رابطه ایدز و خشونت های مبتنی بر جنسیت

تا قانون خانواده برابر: از سال 1988 میلادی تا کنون، اول دسامبر هر سال در تقویم جهانی، روز ایدز نام گرفته است. ایدز را طاعون قرن معاصر نامیده اند. بیماری مهلکِ فراگیری که با آسیب های اجتماعی دیگری همچون فقر، نابرابری جنسیتی و خشونت های مبتنی بر جنسیت رابطه عمیقی دارد. با توجه به اینکه چند روزی بیشتر از 25 نوامبر، روز جهانی «مبارزه با انواع خشونت علیه زنان» نگذشته است، در مطلب پیش رو به رابطه متقابل«ایدز» و «خشونت های مبتنی بر جنسیت» می پردازیم.

«خشونت مبتنی بر جنسیت» چیست؟

خشونت مبتنی بر جنسیت به طیف وسیعی از آداب و رسوم و رفتارهای آسیب زا اطلاق می شود که متوجه زنان و دختران است. این نوع خشونت از لحاظ تاریخی در رابطه نابرابر قدرت (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی) بین زن و مرد ریشه دارد. در واقع ایده «مردان، قدرت و اقتدار بیشتری نسبت به زنان دارند» هسته اصلی خشونت های مبتنی بر جنسیت است. این نوع خشونت در اشکال متفاوتی اتفاق می افتد و جنبه های فیزیکی، روانی و جنسی گسترده ای دارد. خشونت خانوادگی، آزار جنسی زنان، سوء استفاده جنسی از کودکان، تجاوز و خشونت های مرتبط با جنگ از این جمله هستند. واقعیت این است که هم زنان و هم مردان از پیامدهای خشونت های مبتنی بر جنسیت آسیب می بینند اما مطالعات نشان می دهد زنان جوان و بچه ها از هر دو جنس قربانیان اصلی این قضیه هستند. فراگیرترین شکل خشونت مبتنی بر جنسیت، خشونت مردان علیه همسران خود است.

زنان و نرخ ابتلا به ویروس اچ آی وی (HIV)

ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) ، ویروسی است که عملکرد سلول های ایمنی بدن را مختل می کند و آن ها را از بین می برد. با پیشرفت بیماری، سیستم ایمنی بدن به تدریج ضعیف تر می شود و بدن در معرض ابتلا به بیماری های مختلف قرار می گیرد. پیشرفته ترین مرحله ابتلا به اچ آی وی، سندرم نقص ایمنی اکتسابی یا ایدز (AIDS) است. پروسه رسیدن یک بیمار مبتلا به ویروس اچ آی وی به مرحله ایدز می تواند 15-10 سال طول بکشد. مصرف داروهای ضد ویروس می تواند این روند را به تاخیر بیندازد.

ایدز از طریق مقاربت جنسی غیر مطمئن (از طریق واژن یا مقعد)، دریافت خون آلوده، استفاده از سرنگ مشترک آلوده و از مادر مبتلا به اچ آی وی به کودکش در طی دوران بارداری، زایمان و تغذیه با شیر مادر منتقل می شود. مردانی که با مردان مقاربت جنسی دارند (MSM)، معتادان تزریقی (IDU)، ارائه دهندگان خدمات جنسی و مشتریان آن ها در زمره گروه های پرخطر قرار دارند.

بر اساس آخرین برآوردهای بین المللی سازمان بهداشت جهانی (WHO) زنان نیمی از افرادی هستند که با اچ آی وی زندگی می کنند. تعداد زنان مبتلا به این ویروس طی 10 سال گذشته رو به افزایش است. بر اساس گزارش سال 2010 برنامه ایدز سازمان ملل متحد (UNAIDS) 22.5 میلیون نفر از 33.2 میلیون نفر مبتلا به ویروس اچ آی وی، در منطقه جنوب صحرای آفریقا زندگی می کنند. دختران 24-15 ساله ساکن این منطقه 8 بار بیشتر از پسران در معرض ابتلا به اچ آی وی قرار دارند. 80% زنان مبتلا به این ویروس در سراسر جهان، در این منطقه زندگی می کنند. اروپای شرقی و آسیای مرکزی تنها مناطقی هستند که تعداد افراد مبتلا به ویروس اچ آی وی در آن ها از سال 2000 به بعد، 3 برابر شده است. نسبت زنان مبتلا به اچ آی وی نیز در این مناطق همچنان در حال رشد است[1].

«خشونت مبتنی بر جنسیت» عامل ابتلا به «ایدز»

شمار فزاینده ای از مطالعات نشان می دهد که اولین تجربه جنسی زنان جوان معمولا با اجبار همراه است و این اجبار به عنوان بخشی از رابطه تلقی می شود[2].خشونت های مبتنی بر جنسیت می تواند ریسک ابتلای زنان به ویروس اچ آی وی را از راه های مختلفی افزایش دهد:

  • فیزیولوژی مجرای تناسلی زنان، آن ها را نسبت به مردان بیشتر در معرض ابتلا به ویروس اچ آی وی قرار می دهد. زنان در طول یک رابطه جنسی، دو برابر بیشتر از مردان ممکن است به اچ آی وی مبتلا شوند. خشونت جنسی یا رابطه اجباری معمولا خراش یا بریدگی هایی در ناحیه تناسلی به وجود می آورد که ورود ویروس اچ آی وی از راه مخاط واژنی را تسهیل می کند.
  • رابطه جنسی اجباری توانایی زنان را برای وادار کردن شریک جنسی خود به استفاده از کاندوم کاهش می دهد.
  • عوامل متعددی مانند جایگاه اقتصادی-اجتماعی، سطح تحصیلات، سن، مصرف الکل یا مواد مخدر، سابقه مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتن، تعداد شرکای جنسی و روسپیگری آسیب پذیری زنان در مقابل خشونت جنسی و ابتلا به اچ آی وی را افزایش می دهد. پژوهشی روی اقلیت قومی و نژادی در ایالات متحده نشان می دهد که زنان بیکار و دارای تحصیلات پایین بیشتر مورد خشونت جنسی و به تبع آن خطر ابتلا به اچ آی وی قرار می گیرند[3].
  • تجاوز جنسی، شدیدترین شکل رابطه جنسی اجباری است که در شرایط و موقعیت های مختلفی مانند روابط زناشویی، روابط دوستی، مکان های عمومی، مدارس، اردوگاه پناهندگان و جنگ روی می دهد. در نسل کشی 1994 کشور روآندا، تجاوز جنسی به عنوان سلاح جنگی مورد استفاده قرار گرفت. تخمین زده می شود از 250 هزار زنی که مورد تجاوز قرار گرفته بودند و هنوز زنده اند، 70 درصد آن ها به اچ آی وی مبتلا هستند[4].

 

«خشونت مبتنی بر جنسیت» و ریسک ابتلا به اچ آی وی/ایدز در طول زندگی زنان

کودکی مجرای نابالغ تناسلی و عدم توانایی کودکان در مهار کردن متجاوزان جنسی بزرگسال، آنان را از طریق سوء استفاده جنسی و فحشای کودکان در ریسک ابتلا به اچ آی قرار می دهد.
نوجوانی مجرای نابالغ تناسلی و عدم توانایی نوجوانان در مهار کردن متجاوزان جنسی بزرگسال یا همسال، دختران نوجوان را از طریق تجاوز و رابطه جنسی اجباری، رابطه جنسی مبتنی بر انگیزه اقتصادی، روسپیگری اجباری و تجاوز در رابطه دوستی در ریسک ابتلا به اچ آی قرار می دهد.
دوران بزرگسالی/ باروری در سال های باروری خشونت از طریق خشونت خانوادگی، تجاوز جنسی در رابطه زناشویی (امتناع از استفاده از کاندوم) و فحشای اجباری صورت می گیرد. هرکدام از این موارد ریسک ابتلا به اچ آی وی را به شدت افزایش می دهد.
پیری زنان در این دوره به دلیل ناامنی اقتصادی یا نزول منزلت اجتماعی (در برخی جوامع) آسیب پذیر می شوند. خشونت در این دوران بیشتر در محدوده زندگی زناشویی اتفاق می افتد.

 

 

«خشونت مبتنی بر جنسیت» پیامد ابتلا به «ایدز»

خشونت های مبتنی بر جنسیت فقط عامل ابتلا به ایدز نیستند بلکه می توانند پیامد آن هم باشند. بسیاری از زنان از هراس طرد شدن، مورد تبعیض بیشتر واقع شدن، ناراحت کردن خانواده خود، برچسب خیانت خوردن و داغ های اجتماعی نظیر این ها، مسئله ابتلای خود را به ویروس اچ آی وی مخفی نگاه می دارند. پژوهشی در ایالات متحده نشان می دهد که 18 درصد زنان مبتلا به اچ آی وی پس از افشای بیماری خود مورد خشونت فیزیکی و کلامی قرار گرفته اند[5]. پژوهش دیگری نشان می دهد 45 درصد زنان مبتلا به اچ آی وی پس از افشای بیماری خود، خشونت کلامی-روانی و فیزیکی گسترده ای را تجربه کرده اند[6].

راهکارهای مقابله با «خشونت مبتنی بر جنسیت» به عنوان عامل ابتلا به «ایدز»

همان طور که اشاره شد در سراسر جهان شواهد متعددی مبنی بر وجود رابطه قوی بین خشونت های مبتنی بر جنسیت و افزایش نرخ ابتلا به ایدز در میان دختران و زنان وجود دارد. به منظور کاهش شیوع این اپیدمی در میان زنان می توان به راهکارهای زیر اشاره کرد:

  • فرصت های اقتصادی برای زنان از طریق طراحی برنامه های خرد مالی و توسعه مهارت ارتقا یابد. زمانی که زنان از استقلال مالی برخوردار شوند، بهتر می توانند از روابط خشونت آمیز و نابرابر خارج شوند و به تبع آن ریسک ابتلا به ایدز برای این زنان کاهش می یابد.
  • برنامه های پیشگیری از ابتلا به اچ آی وی باید بر محو کردن انواع مختلف خشونت علیه زنان متمرکز شود. این خشونت ها مانع واقعی دسترسی زنان به برنامه های سلامت محسوب می شوند.
  • باید از آموزش های جامعه محور و کمپین های اطلاع رسانی که در راستای تغییر شیوه ها و الگوهای رفتاری آسیب زا و خشونت آمیز علیه زنان فعالیت می کنند، پشتیبانی شود.
  • باید به مددکاران اجتماعی و مقامات قضایی و قانونی که ممکن است با قربانیان خشونت های خانوادگی و اجتماعی وی مواجه شوند، آموزش پیشگیری از از ابتلا به اچ آی وی داده شود. این آموزش ها باید شامل اطلاعات و شیوه های درمانی پس از ابتلا به بیماری هم باشد.
  • باید سیستم های قضایی و سیاست گذاری های قانونی در زمینه وضع قوانین بازدارنده اعمال خشونت علیه زنان تقویت شود. در این مورد نباید تنها به وضع قوانین بسنده کرد بلکه باید ضمانت های اجرایی جدی و سنگین برای نقض این قوانین در نظر گرفته شود.
  • سازمان ها، نهادها و جمعیت هایی که روی معضل خشونت علیه زنان کار می کنند، باید حتما در زمینه بیماری ایدز نیز فعالیت های گسترده داشته باشند.

 

Resources:

www.paho.org/english/ad/ge/Viol-HIV_FS0705.pdf

www.data.unaids.org/Topics/Gender/genderbasedviolence_en.pdf

www.prb.org/pdf/genderbasedviolence.pdf

www.unfpa.org/gender/docs/fact_sheets/gender_hiv.doc

 

[1] UNAIDS.2011 Report on the Global AIDS Epidemic. UNAIDS, 2011

[2] Krug EG, et al. The World Report on Violence and Health. Geneva: World Health Organization, 2002; 372.

[3] Wyatt GE, et al. Does a history of trauma contribute to HIV risk for women of color? Implications for prevention and policy. Am J Public Health 2002;92(4):660-5

[4] Amnesty International. Rwanda: “Marked for Death,” Rape Survivors Living with HIV/AIDS in Rwanda. New York: Amnesty International 2004

[5] Gielen AC, et al. Women’s Disclosureof HIV status: Experiences of mistreatment and violence in an urban setting. Women’s Health 1997; 25(3):19-31

[6] Gielen AC, et al. Women living with HIV: Disclosure, violence, and social support. J Urban Health 2000; 77(3):480-91.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *