حتی یک قربانی هم زیاد است

خشونت بس: «رایحه مکارمی مظفریان» متولد 1365 در شیراز و دانش‌آموخته مهندسی معماری است. او بعدها به دلیل علاقه زیاد به مباحث علوم انسانی، رشته جمعیت و توسعه دانشگاه شیراز را انتخاب می‌کند و پایان‌نامه خود را در زمینه ختنه دختران (ناقص سازی جنسی زنان) می‌نویسد. مظفریان، نویسنده کتاب «تیغ و سنت» که توسط انتشارات «تخت جمشید» منتشر شده است، اخیرا صفحه‌ای را با عنوان «کمپین مبارزه با ناقص سازی زنان در ایران»[1]در شبکه اجتماعی فیس بوک راه‌اندازی کرده که از طریق نشر اخبار و گزارش‌های مستند به ارتقای آگاهی درباره ناقص سازی جنسی زنان می‌پردازد. به بهانه عرضه این کتاب در نمایشگاه کتاب امسال، با این نویسنده به گفتگو نشسته‌ایم.

رایحه مکارمی مظفریان
رایحه مکارمی مظفریان

سویه‌های پرداختن به مسائل زنان از چه زمانی و چگونه در شما شکل گرفت؟

مظفریان: از همان ترم اول [دانشگاه] مشغول نوشتن، مطالعه و سفر شدم. در حقیقت از آبان ماه 87 شروع کردم و تا امروز به مطالعه و اطلاع‌رسانی ادامه دادم. شروع فعالیت من بسیار اتفاقی بود. مادرم کتاب «گل صحرا» را به من معرفی کرد. می‌بینید یک کتاب چگونه جهان را تغییر می‌دهد؟ بعدها متوجه شدم تجربه من با خانم «فاطمه کریمی» که او هم کتابی[2] در زمینه ختنه دختران در کردستان دارد و با هم کار می‌کردیم یکی بوده است. در کتاب گل صحرا از ختنه دختران در آفریقا صحبت شده و آن را «واریس دیری» نوشته است. او بعدها به‌واسطه این کتاب سفیر سازمان ملل برای مبارزه با ختنه دختران در آفریقا شد (اگرچه شغل اصلی او مانکنی بود و به همین علت شهرت پیدا کرد و کتاب زندگیش را نوشت). بعد من از مادرم پرسیدم به نظرت در ایران هم این معضل باشد؟ در اینترنت جستجو کردم. در آن سال‌ها فقط دو یا سه گزارش بود. دو تا از جنوب و یکی هم از کردستان که مدام در سایت‌ها تکرار شده بود. ولی همین‌که از جنوب حرف زده بود برای من کلید بود. معلوم نبود این کلید در آن زمان قفلی را باز کند. به مادرم گفتم من باید بروم جنوب. کوله‌ام را برداشتم از دانشگاه معرفی‌نامه گرفتم و عازم قشم شدم. اگر بپرسید چرا قشم؟ جوابی ندارم! شروع کردم در بیمارستان پرسیدن و معاینه زنانی که تازه زایمان کرده بودند. در آن زمان اصلا دوربین و دستگاه ضبط صدا نداشتم که بتوانم گزارش‌هایم را ثبت کنم. اما نوشتم و نوشتم و مدام به همه ابعاد این پدیده فکر کردم. الان که به گذشته برمی‌گردم باورم نمی‌شود که همه آن راه‌ها را من رفته‌ام.

کمپین مقابله با ناقص سازی جنسی
کمپین مقابله با ناقص سازی جنسی

چه انگیزه‌ای باعث شد علیرغم دشواری‌ها روی این موضوع متمرکز شوید؟

مظفریان: انگیزه نزدیک 7 سال کار را نمی‌شود در چند جمله گفت و اصلا راه آسانی نبود. در حقیقت همه وجود من، از ابتدا تا این مرحله از کارم، مدیون مادرم هست. اگر مادرم آن کتاب را به من معرفی نمی‌کرد و بعد از مطالعه کتاب در سن و سالی که من بودم مانع سفرهایم می‌شد خوب طبیعتا اصلا نمی‌توانستم این راه را بروم. تنها اجازه او نبود بلکه همکاری‌ها و کمک‌های مالی او هم بود. در حقیقت من صحنه چین حمایت‌های مادرم هستم. الان هم مدام پیگیری می‌کند. جواب فلان موسسه چه شد؟ برای فلان خانم میل زدی؟ از من مدام جویای روند کار است.

معادل صحیح برای این اقدام چیست؟ آیا استفاده از لفظ ختنه زنان صحیح است؟

مظفریان: در جامعه جهانی از نظر حقوق بشری برای این عمل یک اصطلاح پیشنهادشده که همه کشورها مشترکا از آن استفاده کنند و آن «ناقص سازی جنسی زنان» است البته به کار بردن زن به معنای مونث است چون در ترجمه کلمه female آمده است. اما اگر نظر من را بخواهید تمام اصطلاحات از نظر حقوقی در کشورهای مسلمان و خاورمیانه قابل‌استفاده است و من بعدها که قوانین و شرع و بسیاری مطالب مرتبط را مطالعه کردم و درباره این موضوع فکر کردم به یک نتیجه رسیدم. چون من شبانه‌روز با این موضوع زندگی می‌کنم.

واکنش دیگران درباره انتخاب این موضوع چه بود؟

مظفریان: خوب بسیار عجیب بود و هست. هنوز هم وقتی مدام در هر مجلسی سر بحث را باز می‌کنم و می‌گویم روی موضوع ختنه دختران کار می‌کنم فکر می‌کنند یعنی در خارج از ایران. بعد همه بلافاصله می‌گویند: «در ایران که نیست» [و گفتگوی خود را ادامه می دهند] «خُب اقدس خانم دستور این شیرینی چیه؟» من بلافاصله رو به کل جمع می‌کنم و می‌گویم: «بله هست در ایران هست و کار من اینه که همه‌جا در موردش حرف بزنم». مجلس ساکت می‌شود و من فرصت پیدا می‌کنم توضیح بدهم و البته صحبت درباره دستور پخت شیرینی به تعویق می‌افتد. به‌هرحال هدف من این است که درجایی از ذهن مردم موضوع ختنه بشیند. سنسورهای ذهنشان فعال شود و اگر جایی درباره این موضوع شنیدند، یاد حرف‌های من و مهمانی آن شب بیفتند.

این البته در محافل کوچک و خودمانی هست. اکثرا خیلی تعجب می‌کنند. وقتی در کنفرانس‌ها یا نشست‌های بزرگ از وضعیت ایران در زمینه ختنه زنان می‌گویم برای کسانی که فعال زن هستند و خودشان درگیر مسایل زنان در اجتماع این موضوع تعجب‌برانگیزتر هم می‌شود. مدام سوال می‌کنند پس چرا تا کنون اقدامی نشده؟ خوب قانع کردن مردم حتا فمینیست‌ها از این جهت که ختنه در ایران در بعضی مناطق با درجات مختلف هنوز رواج دارد، کار مشکلی هست. بیشتر افراد نگران این موضوع هستند که چهره زن ایرانی در جهان خراب نشود. من همیشه در گزارش‌هایم سعی کردم مستند حرف بزنم. اگر درباره آمار منطقه‌ای اطلاعاتی ندارم در موردش صحبت نمی‌کنم. ولی معتقدم نجات هر دختر از ختنه شدن خیلی با ارزش هست. من همیشه احتیاط می‌کنم که مدام یادآوری کنم فقط در برخی مناطق رایج است. به‌عنوان مثال بسیاری از فمینیست‌های کرد هم به من معترض می‌شوند. این‌که آبروی زنان کرد زیر سوال می‌رود. خوب من هرگز نگفتم تمام زنان کرد قربانی ختنه هستند ولی در مورد مکان‌هایی که آمارشان وجود دارد صحبت می‌کنم. به نظر شما تلاش کردن و قدم برداشتن برای آگاهی از مضرات ختنه بهتر از سکوت کردن و شاهد قربانی شدندختران نیست؟

جلد کتاب تیغ و سنت
جلد کتاب تیغ و سنت

رویکرد قانون نسبت به این موضوع چیست؟

مظفریان: برای منع ختنه دختران در ایران قوانینی وجود دارد که می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. ولی قانون مستقیمی وجود ندارد. سه ماده در قانون هستند که در این زمینه قابل‌استفاده هستند: 1. قانون مجازات اسلامی و ماده‌های مرتبط با قطع عضو 2. قانون مجازات اسلامی ماده 663 که مستقیم به قطع اندام تناسلی زنان اشاره دارد[3] و مجرم موظف به پرداخت دیه است 3. قانون حمایت از افراد دارای معلولیت مصوب 1383 و کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت امضا شده توسط دولت ایران در سال 1387 و البته کنوانسیون‌های بین‌المللی مرتبط با حقوق بشر و کودکان و غیره و بیانیه اجلاس سران کشورهای اسلامی. بسته به نامی که شما بر روی این عمل می‌گذارید قابلیت استفاده از قوانین را پیدا می‌کنید. اگر بپذیریم ختنه دختران صحیح است پس بار مذهبی پیدا می‌کند و می‌توانیم به قرآن رجوع کنیم که هیچ نشانی از امر به ختنه دختران در آن نیست. بیانیه اجلاس سران کشورهای اسلامی در سال 91 هم به‌طور ویژه به ختنه دختران پرداخته است و در بند 4 و 5 ضرورت ممنوعیت ختنه دختران را یادآوری کرده است. اگر بپذیریم اصطلاح ناقص سازی صحیح است می‌توانیم از قوانین مرتبط با نقص عضو و معلولیت استفاده کنیم و اگر بپذیریم که مثله کردن صحیح است پس با قوانین قطع عضو و پرداخت دیه روبرو هستیم. در هیچ‌کدام از این شرایط نه نفس عمل زیر سوال می‌رود و نه نیاز ویژه به تصویب قانون. البته تصویب قانون یا ارائه مجوز آموزش همگانی قدم اول برای پیشگیری و درمان است.

برنامه‌های آتی شما در راستای پژوهش درباره این موضوع یا موضوعات دیگر مرتبط با مسائل زنان چیست؟

مظفریان: فعلا تمام وقتم صرف نوشتن و حرف زدن و پژوهش در این زمینه شده امیدوارم بتوانم این راه را ادامه بدهم و مشکلی پیش نیاید. اگر کسی هم در این زمینه کار کرده باشد، خیلی خوشحال می‌شوم از تجربیاتش استفاده کنم.

و سخن آخر؟

مظفریان:‌ تنها یک جمله: «به خودمان مدام یادآوری کنیم حتا یک قربانی هم زیاد است» و این جمله برای جلوگیری از همه انواع خشونت‌ها و برای کل بشریت مدام تکرار کنیم.

[1] https://www.facebook.com/stopfgmiran?__mref=message&_rdr

[2] تراژدی تن، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1389

[3] این ماده در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به ماده 664 تغییر کرد: «قطع و از بین بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد. در این حکم فرقی میان باکره و غیرباکره، خردسال و بزرگسال سالم و معیوب از قبیل رتقاء و قرناء نیست».