چگونه مردان می‌توانند به پایان‌دهیِ خشونت خانوادگی کمک کنند

خشونت بس: زمانی که چهارساله بودم، پدرم با بطری مشروب به سرم کوبید. این یکی از اولین خاطرات من است. من داشتم از مادرم در برابر یکی از خطاب‌های توهین‌آمیز مستانه او دفاع می‌کردم، و آن‌قدر شجاع بودم که برای مراقبت از مادرم بین آن‌ها بیایم. او بعد از این‌که مرا زد، تنها چیزی که گفت این بود: «گریه نکنی ها»

گریه کردن خوب نبود. احساسات ممنوع بودند. من-و میلیون‌ها پسر دیگر- یاد گرفته بودیم که احساسات و افکارمان را پیش خودمان نگه داریم- بخصوص زمانی که بحث روابط می‌شد. در بسیاری از مواقع در جامعه ما از مردان خواسته شده است تا بیش از حد احساسی نباشند.

اگر قرار است خشونت خانوادگی را پایان دهیم، نیاز داریم این فرهنگ را تغییر دهیم-چرا که زنان نمی‌توانند به‌تنهایی این مسئله را حل کنند.

یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های من تا امروز، گزارش نکردن یک مورد خشونت خانوادگی است که در دانشگاه از آن خبردار شدم. من با دختری دوست بودم که دوست پسرش آزارش می‌داد و تمام دوستان پسر من هم این را می‌دانستند. اما به جای این‌که آن پسر را به کناری بکشیم یا از دختر بپرسیم که آیا به کمک احتیاج دارد یا نه، به هیچ‌کدامشان چیزی نگفتیم چون فکر نمی‌کردیم که به ما مربوط باشد. خوشبختانه، دوستان دخترش او را حمایت و در نهایت متقاعد کردند که از آن رابطه بیرون بیاید.

برای داشتن یک رابطه سالم – و زندگی سالم- مردان باید نسبت به صحبت کردن و کنار آمدن با موقعیت‌های دشوار همچون خشونت خانوادگی باز باشند. ما باید مسئولیت شروع این بحث را چه با پدرها، عموها، دوستان و یا همکاران، بر عهده بگیریم. ما به‌عنوان مرد نیاز داریم تا بفهمیم که اعتراف به ضعف، خود یک قوت است، نه نشانی از ناتوانی.

قبل از اینکه من درباره آزارهایی که در کودکی دیدم راز دلم را برملا کنم، نگران این بودم که مردم ممکن است مرا به‌صورت متفاوتی ببینند. چه همکاران من که بخواهند مرا مدیر ضعیفی ببینند و چه خانواده من که بخواهند درباره اینکه من از گذشته حرف می‌زنم، ناراحت شوند. «مرد خشن قهرمان[1]» ناخودآگاه در ذهن رسوخ می‌کرد.

مشاوره گرفتن یاریگر بود. زندگی من و بسیاری از افرادی که اطراف من بودند را عوض کرد. صحبت کردن از تجربه‌ام بسیاری از مردان فامیل را تشویق کرد تا آن‌ها هم درباره خشونت خانوادگی در کودکی خودشان صحبت کنند. اما مهم‌تر از همه، به من کمک کرد تا آرام شوم و بفهمم که صحبت کردن با پسرهای خودم، قبل از اینکه بزرگ‌تر شوند و بخواهند وارد رابطه‌های جدی خودشان شوند مهم است.

خوشبختانه من در شرکتی کار می‌کنم که خود سردمدار مباحث خشونت خانوادگی است. از سال ۲۰۰۵، موسسه آل استیت (Allstate) با برنامه کیف بنفش (Purple Purse)  بیش از ۵۰ میلیون دلار برای کمک به بیش از ۸۰۰ هزار قربانی که از روابط خشونت‌آمیز رهایی یافته‌اند از طریق برنامه درسی مالی که برای نجات‌یافتگان از خشونت خانوادگی طراحی شده بود، کمک کرده است. ما این کار را کردیم چون می‌دانستیم در ۹۹% موقعیت‌های خشونت‌آمیز، خشونت مالی هم اتفاق می‌افتد. مادر من سال‌ها طول کشید تا در یک صندوق امانات مخفی پول پنهان کند. او آن‌قدر پول جمع کرد تا بتواند من و برادرم را برای 6 ماه نگه دارد و پدرم را ترک کند.

امروز برنامه‌هایی هستند مانند مند (MEND)، که پسران و مردان را درباره مردانگی سالم و خشونت جنسیتی آموزش می‌دهند. مند با درگیر کردن مربیان ورزش دبیرستان، رهبران دینی و اقتصادی در گفت‌وگو درباره خشونت خانوادگی کار می‌کند. این رهبران اجتماعی تأثیرگذار، آنچه را که از برنامه آموزش می‌بینند، به دانش‌آموزان ورزشکار خود، اعضای کلیسا و کارمندان خود می‌گویند تا آگاهی را درباره آنچه برای پایان‌دهی به خشونت علیه زنان ضروری است گسترش دهند.

وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم که شرایط مادرم بسیار سخت بود. اگر کسی سخنی گفته بود، حتی پدرم را به کناری می‌کشید، شاید چیزها تغییر می‌کرد. شاید خشونت به این شدت و طولانی نمی‌شد.

متاسفانه، بیش‌تر اوقات مردان می‌دانند که جریان چیست اما مسئله را نادیده می‌گیرند. یا ما به اشتباه فکر می‌کنیم که این اتفاق برای دیگران (البته نه دوستان، خواهران یا دختران ما) می‌افتد. ما نمی‌توانیم تصور کنیم که برادران و دوستان ما هیچ‌وقت دوست‌دخترها یا زنان خود را آزار دهند. اما زمانی که گفته می‌شود یک زن از چهار زن خشونت خانوادگی را در طول زندگی‌اش تجربه می‌کند، احتمال اینکه کسی از افرادی که ما هم می‌شناسیمش تحت تاثیر خشونت خانوادگی قرار گرفته باشد، زیاد می‌شود.

به‌عنوان یک مرد، ما باید بدانیم که خشونت خانوادگی مسئله ما است که باید آن را حل کنیم. این مسئولیت ما است که وقتی رابطه خشونت‌آمیزی را می‌بینیم از آن سخن بگوییم. اگر می‌دانیم که یک قربانی به مشکل برخورده است، باید به پلیس زنگ بزنیم.

همچنین این مسئولیت ما است که درباره این مسئله صحبت کنیم و به دیگران آموزش دهیم که یک رابطه سالم چگونه است. مهم نیست که شما چگونه بحث را آغاز می‌کنید. آنچه مهم است، داشتن شجاعت برای انجام آن است.


* جان راگوئل معاون ارشد یک موسسه بیمه  است.

منبع:

Rugel, John (Oct 17, 2016), How Men Can Help End Domestic Violence, TIME

پانویس:

[1] macho male

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *